دستور کار جلسه این بود:
اخبار كوهنوردی
گزارش نخستين تلاش ايرانی برای گشايش مسير روی اوشبا ( گرجستان ) يعقوب بيانی
پذيرایی و استراحت
گزارش هيات مديره
معرفی كوهها و ديوارههای استان آذربايجان شرقی محمود فاطمی
اما در این جلسه هیچ کدام از کارهای بالا انجام نشد چون
فرهنگسرای بهمن همایشی برای برگداشت کوهنوردان پیش کسوت ، جان باز و هنرمند در همین تاریخ و زمان برگزار میکرد
برف سنگین تهران و نگرانی از راه بندان های سخت و طولانی بیشتر تهرانی ها را خانه نشین کرده بود
و سرانجام
یعقوب بیانی ، محمود فاطمی و مهدی قلی پور، کوهنوردان تبریزی در اقدامی حیرت آور از ارایه گزارش خودداری کردند با این استدلال که
برای چه کسی گزارش دهيم ... مخاطب نداريم ... ( کلاغ ها : انگار ذهنيت معيوب و بيمارگونه اعضای اين تيم تبريزی ٬ چهل نفری را که در سالن اصلی به انتظار بودند ٬ نه انسان بل از گونه های گياهی تشخيص داده بود !!)
از انصراف تبریزی ها خوشحال شدیم چون آنها عزم خود را جزم کرده بودند که به ما نشان دهند ارزشی برای آن چهل نفر قابل نیستند و اگر هزار نفر آدم بی ربط به جلسه می آمدند خوشحال تر میشدند که گزارش خود را برای مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها و خاله جان و عمه جان بدهند چون آنها بیشترهستند و ما چهل نفر فقط چهل نفریم حتی اکر از آن هزار نفر هزار بار بیشتر کوهنورد باشیم و ما فرصتی پیدا کردیم تا در مورد مسایل مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازیم، بسیار نزدیک و صمیمی
انجمن کوهنوردان ایران ، سازمان دیده بان کوهستان و گروه کوهنوردی نمونه روزهای 14 دی و 28 بهمن اقدام به علوفه پراکنی در منطقه حفاظت شده ورجین میکنند و کاظم فریدیان اعتقاد داشت که
عده ای برای حیوانات علوفه پراکنی میکنند و عده ای نیز آنها را شکار میکنند
عده ای به مخالفت با گسترش معادن می پردازند و عده ای از این راه کاسبی میکنند
عده ای به حفاظت از گلها و گونه های گیاهی ( مثل ما چهل نفر در جلسه دی ماه انجمن!! ) می پردازند و عده ای دیگر به آن اهمیتی نمی دهند
و انجمن از کار اصلی خود بعنی پرداختن به کوهنوردی جدی بازمانده است و دلیل عدم استقبال از انجمن همین است
پس از این صحبت فریدیان ، فرامرز نصیری از روی جزوه انجمن ماده دوم اساسنامه را و از جمله اصل سوم آن را خواند که بخشی از اهداف انجمن را چنین بازگو میکند:
تلاش برای حفظ محیط های کوهستانی ، گونه های گیاهی و جانوری و فرهنگ بومی این مناطق و کمک به بهسازی مناطق تخریب شده
و این یعنی اینکه بله به جز کوهنوردی زباله جمع کردن ، مراقبت از گلها و علوفه پراکنی هم از وظایف انجمن است
و فریدیان در میان صحبت های عباس محمدی و قبل از شنیدن سخنان محمد تهرانی از اعضای گروه نمونه جلسه را ترک کرد و عباس محمدی و دیگران از این کار او مقداری حیرت کردند
قبلا به عباس محمدی پیشنهاد کرده بودم که فضای لازم برای جمع آمدن کوه نویسان را در یکی از جلسات انجمن فراهم سازد تا این دوستان در باره مسایل مورد علاقه خود صحبت کنند و پرداختن به مسایل زیست محیطی کشور و جهان نیز جای جدی تری در میان نوشته های آنها بیابد و این پیشنهاد را دوباره مطرح کردم و عباس محمدی از این پیشنهاد استقبال کرد، رضا آموزگار ، پوریا محمدی و فرامزر نصیری از جمع وبلاگ نویسان نیزبا چنین گرد همایی موافقند ، رضا آموزگار گفت که او و آنا فراهانی هم پیشتر این را از انجمن درخواست کرده اند
تعداد کم حاضرین در نشست بحثی را برای یافتن دلیل این مشکل گشود و در ادامه صحبت ها آقای مبهوتیان از عباس محمدی در مورد برنامه های سال هشتاد و هفت آن پرسید و ایشان ضمن اینکه خود را فرد بی سوادی میدانست که مدتی است دست بوسی آقای محمدی (عضویت در انجمن ) را میکند با بحرانی دانستن شرایط با گشاده دستی غیر قابل وصفی یک میلیون تومان بودجه به انجمن اهدا کرد تا به یک نفر کارشناس داده شود و او بحران انجمن را آسیب شناسی کند و در این لحظه کسی برای او کف نزد
موضوع مهم دیگری که به آن پرداخته شد با توجه به اینکه سال هشتاد و شش سال پربار انجمن از نظر آموزش بود ، توجه بیشتر به آموزش به عنوان یک رکن اساسی و غیر قابل انکار بود تا دوباره و بیش از پیش در دستور کار انجمن قرار گیرد - این را یکی از اعضای انجمن درخواست میکرد
پی نوشت :
عکس از رضا آموزگار
آخرین نوشته عباس محمدی را در دیده بان کوهستان بخوانید پیرامون اظهارات فریدیان و وظایف انجمن
اخبار كوهنوردی
گزارش نخستين تلاش ايرانی برای گشايش مسير روی اوشبا ( گرجستان ) يعقوب بيانی
پذيرایی و استراحت
گزارش هيات مديره
معرفی كوهها و ديوارههای استان آذربايجان شرقی محمود فاطمی
اما در این جلسه هیچ کدام از کارهای بالا انجام نشد چون
فرهنگسرای بهمن همایشی برای برگداشت کوهنوردان پیش کسوت ، جان باز و هنرمند در همین تاریخ و زمان برگزار میکرد
برف سنگین تهران و نگرانی از راه بندان های سخت و طولانی بیشتر تهرانی ها را خانه نشین کرده بود
و سرانجام
یعقوب بیانی ، محمود فاطمی و مهدی قلی پور، کوهنوردان تبریزی در اقدامی حیرت آور از ارایه گزارش خودداری کردند با این استدلال که
برای چه کسی گزارش دهيم ... مخاطب نداريم ... ( کلاغ ها : انگار ذهنيت معيوب و بيمارگونه اعضای اين تيم تبريزی ٬ چهل نفری را که در سالن اصلی به انتظار بودند ٬ نه انسان بل از گونه های گياهی تشخيص داده بود !!)
از انصراف تبریزی ها خوشحال شدیم چون آنها عزم خود را جزم کرده بودند که به ما نشان دهند ارزشی برای آن چهل نفر قابل نیستند و اگر هزار نفر آدم بی ربط به جلسه می آمدند خوشحال تر میشدند که گزارش خود را برای مادر بزرگ ها و پدر بزرگ ها و خاله جان و عمه جان بدهند چون آنها بیشترهستند و ما چهل نفر فقط چهل نفریم حتی اکر از آن هزار نفر هزار بار بیشتر کوهنورد باشیم و ما فرصتی پیدا کردیم تا در مورد مسایل مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازیم، بسیار نزدیک و صمیمی
انجمن کوهنوردان ایران ، سازمان دیده بان کوهستان و گروه کوهنوردی نمونه روزهای 14 دی و 28 بهمن اقدام به علوفه پراکنی در منطقه حفاظت شده ورجین میکنند و کاظم فریدیان اعتقاد داشت که
عده ای برای حیوانات علوفه پراکنی میکنند و عده ای نیز آنها را شکار میکنند
عده ای به مخالفت با گسترش معادن می پردازند و عده ای از این راه کاسبی میکنند
عده ای به حفاظت از گلها و گونه های گیاهی ( مثل ما چهل نفر در جلسه دی ماه انجمن!! ) می پردازند و عده ای دیگر به آن اهمیتی نمی دهند
و انجمن از کار اصلی خود بعنی پرداختن به کوهنوردی جدی بازمانده است و دلیل عدم استقبال از انجمن همین است
پس از این صحبت فریدیان ، فرامرز نصیری از روی جزوه انجمن ماده دوم اساسنامه را و از جمله اصل سوم آن را خواند که بخشی از اهداف انجمن را چنین بازگو میکند:
تلاش برای حفظ محیط های کوهستانی ، گونه های گیاهی و جانوری و فرهنگ بومی این مناطق و کمک به بهسازی مناطق تخریب شده
و این یعنی اینکه بله به جز کوهنوردی زباله جمع کردن ، مراقبت از گلها و علوفه پراکنی هم از وظایف انجمن است
و فریدیان در میان صحبت های عباس محمدی و قبل از شنیدن سخنان محمد تهرانی از اعضای گروه نمونه جلسه را ترک کرد و عباس محمدی و دیگران از این کار او مقداری حیرت کردند
قبلا به عباس محمدی پیشنهاد کرده بودم که فضای لازم برای جمع آمدن کوه نویسان را در یکی از جلسات انجمن فراهم سازد تا این دوستان در باره مسایل مورد علاقه خود صحبت کنند و پرداختن به مسایل زیست محیطی کشور و جهان نیز جای جدی تری در میان نوشته های آنها بیابد و این پیشنهاد را دوباره مطرح کردم و عباس محمدی از این پیشنهاد استقبال کرد، رضا آموزگار ، پوریا محمدی و فرامزر نصیری از جمع وبلاگ نویسان نیزبا چنین گرد همایی موافقند ، رضا آموزگار گفت که او و آنا فراهانی هم پیشتر این را از انجمن درخواست کرده اند
تعداد کم حاضرین در نشست بحثی را برای یافتن دلیل این مشکل گشود و در ادامه صحبت ها آقای مبهوتیان از عباس محمدی در مورد برنامه های سال هشتاد و هفت آن پرسید و ایشان ضمن اینکه خود را فرد بی سوادی میدانست که مدتی است دست بوسی آقای محمدی (عضویت در انجمن ) را میکند با بحرانی دانستن شرایط با گشاده دستی غیر قابل وصفی یک میلیون تومان بودجه به انجمن اهدا کرد تا به یک نفر کارشناس داده شود و او بحران انجمن را آسیب شناسی کند و در این لحظه کسی برای او کف نزد
موضوع مهم دیگری که به آن پرداخته شد با توجه به اینکه سال هشتاد و شش سال پربار انجمن از نظر آموزش بود ، توجه بیشتر به آموزش به عنوان یک رکن اساسی و غیر قابل انکار بود تا دوباره و بیش از پیش در دستور کار انجمن قرار گیرد - این را یکی از اعضای انجمن درخواست میکرد
پی نوشت :
عکس از رضا آموزگار
آخرین نوشته عباس محمدی را در دیده بان کوهستان بخوانید پیرامون اظهارات فریدیان و وظایف انجمن
۴ نظر:
درود ...
ممنون از حضور شما و درج این گزارش ... در صحبت هایی که کردم به قاطعیت موافق برگزاری جلسه ای درباره وبلاگ نویسان نبودم ... برگزاری چنین جلسه ای در نشست انجمن نیاز به بررسی و پژوهش دارد . نخست اینکه ببینیم آیا برنامه تحلیلست ؟ انتقادیست و یا حتی معرفی حوزه اینترنتی کوهنوردی ایران ؟ که امیدوارم همانطور که صحبت نمودیم پیش از هر گونه اقدامی جلساتی را داشته باشیم و با برنامه ای تنظیم شده و با پایه و اساس اقدامی انجام دهیم .
. پیشتر از این تنها یکبار در سال های دور عده ای از دوستان در کنار هم جمع شدند و به طور جد درباره مسائل مربوطه بحث و تبادل نظر نمودند و آن برنامه های مذکور در نشست (3صعود انجام شده اخیر) تنها صعود های دسته جمعی دوستان وبلاگ نویسمان بوده و بس .
امیدوارم بزودی دوباره همدیگر را ملاقات نموده تا حضوری درباره این مسائل به تبادل نظر بپردازیم .
درآخر من نیز از ملاقات شما خوشوقتم.
موفق و موید باشید .
سلام رضا
ببخشید من این طور تصور کردم که شما موافقی چون قبلا هم اقدامی ذر همین مورد کرده بودی ولی به هر حال بدیهی است که چنین گرد هم آیی در انچمن و یا در کوه و هر جای دیگری با توجه به تشخیص ضرورت آن توسط دوستان انجام خواهد شد و موضوع آن هم میتواند قبلا و بر اساس نظرخواهی تعیین گردد ولی آنچه که برای من مهم است نوعی جهت گیری ریست محیطی است به همراه تاکید بی پایان بر آموزش
خوب و خوش باشی
درود ...
در حال حاضر فرصتی برای فکر کردن به این موضوع که موافقم یا مخالف ندارم تا بعد از امتحانات دانشگاه که فرصتی پیدا کنم و ممنون بابت محبت شما
تیم ملی امید کوهنوردی در راه صعود به قله آمادابلام به وبلاگ زیر مراجعه کنید
http://pouyamount.persianblog.ir
ارسال یک نظر