بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس میکنم. من به تو دوست مهربانم و دوستان تو نیاز دارم. من انسانی هستم میان انسانهای دیگر بر سیارهی مقدس زمین، که بدون دیگران معنائی ندارم ..."
دریغ و درد که پرویز از میان ما رفت!
گزیده ای از آن چه پرویز در باره ی خودش در نشاط کوهستان نگاشته است را می خوانیم تا عشق او به طبیعت و انسان را دریابیم.
" من چه کسی هستم، من خویشاوند نزدیک هر انسانم. من کوهگردی بودم در دایره زندگی، در این دایره فرصتی دست داد کوهها را بپیمایم، طبیعت را و کوهستان را جور دیگری دیدم، قدرت و عظمت خدا را، خردی و ضعف انسان را، زیبایی طبیعت را، جلوههای بی بدیل الهی را همانند تابلوی زنده در کوهستان یافتم و عاقبت کوهنورد شدم. الان هم که عشق کوهام و نشاط کوهستان بستر شکوفایی من است.
بدون حضور دیگران وحشت مرگ را زیر پوستم احساس میکنم. من به تو دوست مهربانم و دوستان تو نیاز دارم. من انسانی هستم میان انسانهای دیگر بر سیارهی مقدس زمین، که بدون دیگران معنائی ندارم ..."
پ ن: عکس از کوه نوشت و برداشت متن پروفایل از کلاغ ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر