شنبه، آذر ۲۳، ۱۳۸۷

من کوه میروم ، تو کوه میروی ، آنها به هم فحش میدهند

دعوا بر سر این آب و خاک و آنچه در اوست از قرن ها پیش ادامه دارد ، بر سر آب های گرم خلیج فارس ، بر سر دریای خزر ، بر سر جنگل ، بر سر کوه و بر سر کوه نوردی ،
ما
از همه بهتر کوه نوردی میکنیم ، ما همه جای هیمالیا رو بلدیم ،
ما
عوضش شرپا نمی بریم ، اکسیژن هم نمی بریم ، تازه پزشک هم نداریم ،
ما
قانون میزاریم ، ما همگی زنده برمیگردیم ،
شما که خودتونم کشته دادین ،
ما
اگه کشته دادیم لیز خورده بود ، شما چی ؟
ما هم اگه کشته دادیم خوب تقصیر خودش بود که راه صاف و نگرفت بره تو چادر بشینه ، به من چه!
اصلا شماها قله نرفتین ، اگه نه پس عکساتون کوش؟
اصلا به من چه ؟ خودتون قله نرفتین ، عکسای خودتون کوش؟
ما؟ عکسامون ؟ بفرما ! اوناهاش ، اون بالا
مام عکسامون بفرما ! ایناهاش مال مام این پایینه


من کوه میروم ، تو کوه میروی

من و تو ، دروغ را و دشنام را و کینه را دوست نداریم

من وتو برای همین است که به کوه میرویم


۳ نظر:

ناشناس گفت...

ای داد! ای داد!

ناشناس گفت...

ای داد! ای داد!

ناشناس گفت...

ای داد! ای داد!