پنجشنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۶

عاشورپور ، چه یادها و چه شورها

پیکار برای آزادی، عشق به ایران وایرانیان و موسیقی برای عاشورپور همچون دريايی بود كه برای گذر از آن ازهيچ فداکاری کوتاه نمی‌آمد. زندگی عاشورپور سرشار از رنجها، چالش ها، امیدها و کوشش های بزرگ بود

خبر را از کلاغها شنیدم و این ترانه او را که همیشه در کوه و با سر زدن خورشید سر میدادم دوباره بی اختیار بیاد آوردم و صدای پرشور او که آفتاب خیزان است.

سحرگه، او بود و من، مست و مستانه
دور از چشمان یگانه و بیگانه
رفتیم تا دامن کوه شانه به شانه
پای چشمه، روی سبزه، نزد دلبر
خوش نشستم رو به خاور
بنهادیم چهره بر هم، آسمان را شعله بر دامن فتاد
آن مه ندا داد آتش آتش
شعله با مه در کشاکش
آسمان آتش به جان است، او مگر از عاشقان است
گفتم ای یار سرمست، اکنون رویت نمایان، آسمان آیینه در دست
افتاب خیزان است، آفتاب خیزان است

احمد عاشورپور - پیشکسوت موسیقی فولکلوریک، آهنگ‌ساز، ترانه‌سراى گيلانى، آزادیخواه و هنرمند ملی ایران ، در ۹۰ سالگی درگذشت . عاشور پور آفرینشگری بود که توانست موسیقی فولکوریک را با موسیقی علمی، شورانگیز و مدرن در آمیزد و از مسیر این باز آفرینی به هنرمندی ملی تبدیل شود.

بسیاری از ترانه های عاشورپور همچون "جومه بازار"، "آی جینگه جینگه جان" و "آفتاب خيزان است" که برگرفته از زندگى، عشق، اندوه و آرزوهاى مردم گيلان است، به دلیل قریحه سرشار و صدای شورانگیز او به آوازهای ملی و محبوب همه ایران تبدیل شدند.

عاشور پور در سال ۱۳۲۲ به عضويت حزب توده ایران درآمد و به دلیل فعاليت هاى سياسى چند سالى را در زمان رژیم سابق در زندان و تبعید و پس از انقلاب در مهاجرت بسر برد.

پیکار برای آزادی، عشق به ایران وایرانیان و موسیقی برای عاشورپور همچون دريايی بود كه برای گذر از آن ازهيچ فداکاری کوتاه نمی‌آمد. زندگی عاشورپور سرشار از رنجها، چالش ها، امیدها و کوشش های بزرگ بود. او هرگز در برابر ستيزها و فشارهای گوناگون سر تسليم فرود نياورد و در راه خويش يابی، نوسازی هنری و امید به ایرانی مردم سالار و شکوفا دشواريهای سهمگين را بجان خريد. آوای شورانگیز و ماندگارش، پژواک واقعی شخصیت انسانی اش نیزبود.



منبع : ایران امروز و کلاغها

؛

۱ نظر:

ناشناس گفت...

http://www.winbeta.net/comments.php?shownews=3267