شنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۹۴

دریل کاری سنگ نوردان ... درست یا نادرست؟

سوراخ کردن کوه و صخره برای گشایش مسیر، درستی یا نادرستی آن و مرزبندی های آن، دغدغه ی قدیمی گروهی از کوه نوردان و سنگ نوردان بوده است، انجمن کوه نوردان ایران هم نقدها به این کار داشته است و حتی در سال 1386 ودر پی گزارش گشایش مسیر اراکی ها بر روی دیواره ی علم کوه، یکی از نشست های همگانی خود را به همین امر اختصاص داد.

بخشی کوتاهی از گزارش اراکی ها را بخوانید:

پس از جلسه فني تصميم گرفته شد از بالا فرود بياييم وكارگاه‌ها را نصب كنيم تا نفرات با ايمني كامل ادامه مسير را گشايش نمايندبراي تيم امكان نداشت كار را از پايين ادامه دهد زيرا چنين اقدامي نياز به تكنيك، تاكتيك، زمان و انرژي زيادي داشتاز تراورس اورال تا كارگاه اول حداقل كارگاه زنجير بايد نصب گردد.

برای پاسخ دادن به این پرسش به چند نکته باید اشاره کرد:

1- به نظر می رسد سنگ نوردی و دیواره نوردی ایرانیان تا حد زیادی متاثر از فرانسوی هااست و شاید بشود گفت که برگزاری سه دوره جشنواره ی بیستون و حضور پرشمار فرانسویان در آن هم به این مشکل دامن زده است.
فرانسوی ها در بین اروپاییان بیشترین تغییرها را در محیط های کوهستانی ایجاد کرده اند، از سوراخ کاری تا ساخت و سازهای بزرگ در آلپ ها، چیزی که در آلمان، انگلستان، ایتالیا و دیگر کشورهای اروپایی نمی بینید. در آمریکا هم دغدغه حفظ و حراست از محیط های کوهستانی بسیار بالاست، در بیشتر سایت های سنگ نوردی تابلوهایی شما را با اصول و مقررات کار در آن منطقه آشنا می کند و در تمام آنها سوراخ کاری و مته و دریل زدن ممنوع شده است.

2- گروهی از سنگ نوردان ایرانی اعتقاد دارند که مسیرها باید ایمن شوند و برای ایمن سازی نیاز به رول کوبی و اضافه کردن میانی ها داریم و اینکه در هر منطقه باید مسیرهایی برای کارآموزان و کم تجربه ها ایجاد کرد تا آنها بی نگرانی از بروز حادثه صعود کنند.
در نادرست بودن دلیل عده ای از موافقین سوراخ کاری با هدف ایمن سازی،  یک نکته همین که بیشترین حادثه ها نه برای کارآموزان، که برای حرفه ای ها و پرتجربه ها رخ داده است. 

3- عده ای هم کوهستان و سنگ و صخره را ملک خود می دانند و نیازی به این نمی بینند که از کسی یا جایی (مانند فدراسیون یا سازمان حفاظت از محیط زیست یا سازمان میراث فرهنگی) اجازه بگیرند، به نظر می رسد حتی چنین پرسشی در ذهن آنها هم شکل نمی گیرد که آیا در کوه بیستون که یک اثر ثبت شده ی جهانی است، ما اجازه داریم دریل به دست این صخره و آن صخره را سوراخ کنیم؟

از سال های دور تعدادی مسیر در سایت های سنگ نوردی کشور رول کوبی و گشایش شده و به ویژه در یک دهه ی گذشته تعداد این سوراخ کاری و رول کوبی ها به شدت افزایش یافته است. اگر سری به بندیخچال، دیواره ی پل خواب، هملون، برقون و دیگر جاهای با جاذبه های سنگ نوردی بزنید، خواهید دید که هر روز عده ای سرگرم گشایش «مسیر خود» هستند! داشتن مسیر خود یکی از انگیزه های بالا برای دریل به دستان است! و کار آنها نه برای ایمن سازی و نه برای فراهم کردن مسیری برای نوآموزان است، به نظر می رسد که این کار نوعی کل کل کردن و برجا گذاشتن سابقه و ردی از خود و پربار کردن رزومه است.

موضوع کار فرهنگی که خیلی ها به آن اشاره می کنند، لازم است اما به شدت ناکافی است! در حالی که ما از آلودگی و شلوغی و سرسام زندگی شهری به طبیعت پناه می بریم، انتظار طبیعی از متولیان ورزش های کوهستانی، سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی برای وضع قانون و باید و نبایدهای سفر به طبیعت، بسیار بدیهی است.





فدراسیون کوه نوردی و صعودهای ورزشی مهم ترین وظیفه را برای سامان دهی این معضل بر عهده دارد مانند آنچه که سازمان های هم سنگ آن در جاهای دیگر دنیا انجام می دهند، چند مثال:

1- فصل بهار زمان تخم گذاری پرندگان در حفره های لابلای صخره هااست، فدراسیون با کمک سنگ نوردان باید این محل ها را شناسایی کند و اعلام کند مردم در چه بازه ای از سال اجازه ی ورود به این نقاط را دارند.

2- کوه ها و محیط های کوهستانی ظرفیت یا برد مشخصی دارند و حضور نعداد زیادی کوه نورد در یک دوره از سال مانند آنچه از خرداد تا شهریور در دماوند روی می دهد، به این نماد ملی آسیب می زند، فدراسیون باید بتواند مقرراتی وضع کند تا هر روز تعداد مشخصی از کوه نوردان اجازه ی حضور در منطقه و صعود داشته باشند تا آسیب به کمینه ی خود برسد، هم چنین اجازه ی ورود اسب و قاطر برای کشیدن بار کوه نوردان باید به وسیله ی فدراسیون کوه نوردی صادر شود، ممکن است در مرداد ماه که اوج هجوم به دماوند است فدراسیون اجازه ی حرکت قاطر را ندهد! به دلیل ضربه و آسیب شدید ناشی از عبور آنها به کوه، کوه نوردان بار خود را خود حمل کنند، کوه نوردی آنها جانانه تر و باارزش تر هم خواهد بود، این رویا و خیال پردازی نیست، در بسیاری جاها و در مناطق حساس و آسیب پذیر، سازمان های مرجع کوه نوردی این کار را می کنند.

3- در هر سایت سنگ نوردی تعدادی مسیر آموزشی و مدرسه ای ایجاد می شود (ما بیش از آنچه نیاز است، چنین مسیرهایی در تمام سایت های سنگ نوردی داریم) و دیگر جاها باید بدون دست کاری و بکر بمانند، نباید احدی اجازه داشته باشد دریل و مته ببرد و سنگ و صخره را سوراخ کند و این هم از وظیفه های فدراسیون است که اگر روزی روزگاری جامه ی عمل پوشید، همه باید به آن احترام بگذارند و رعایتش کنند.

4- کتاب های راهنمای صعود کمک بزرگی به رسیدن به این منظور می کنند، مسیرها بر روی نمای عمومی سنگ ها نام گذاری، شماره گذاری و مشخص می شوند، در پای هر مسیرهم پلاکی نام آن را مشخص می کند. در کتاب راهنما معمولا محل کارگاه (ها)، بلندی و دشواری هر مسیر معرفی می شود و هرکسی با توجه به این آگاهی ها و براساس آمادگی فنی و جسمی خود تصمیم به صعود مسیری می گیرد.

موضوع سوراخ کاری بر روی سنگ ها باید تحت کنترل قرار گرفته و مدیریت شود، همان گونه که تمام مسیرهای کوه نوردی شمال تهران، پاکوب های سنگ ریزی شده و فنس بندی شده دارد تا مردم را به استفاده از آنها هدایت کند، فدراسیون می تواند و باید کار سنگ نوردی در طبیعت را هم سروسامان بدهد، مسیرهای آموزشی و اسپرت مشخص شوند، نوع صعود (سرطناب و یا با حمایت از بالا) تعیین شود و اجازه ی دریل زدن و سوراخ کاری به هر دلیلی به هیچ کس داده نشود. روشن است که وظیفه ی بزرگی برای رعایت این امر و حفاظت از محیط های کوهستانی به دوش خود سنگ نوردان است تا هم خود این باید و نبایدها را محترم بدانند و هم دیگران را از انجام آنها باز دارند.

از اینها بگذریم و برسیم به دو نکته گفتنی دیگر:

قرار نیست تمام کوه ها و صخره ها و مسیرها را، ما بپیماییم اما اگر چنین بایدی در کار است، این کار را باید پاک و بدون برجای گذاشتن ردپایی از خود به انجام برسانیم! 

آنچه که طبیعت به ما ارزانی می دارد، تنها به ما تعلق ندارد، همان طور که در مصرف آب و انرژی باید محتاط و هوشیار باشیم، در دست اندازی به کوه و صخره هم باید حد و اندازه ای نگاه داریم تا عرصه بر ما و آیندگان تنگ نگردد.

پ ن عنوان این پست همانی است که در وبلاگ کلاغها آمده است.

پ ن عکس ها از عباس ثابتیان


هیچ نظری موجود نیست: