دوشنبه، دی ۱۸، ۱۳۹۱

درخت


درختی زیبا و کهن در پای دیواره‌ی کهرود (جاده‌ی هراز)

سرنوشت ۱:
این عکس را روز ۲۴ آذر ۹۱ در هنگام گشت در روستای کهرود و در پای دیواره‌ی کهرود گرفتم. نام درخت را اگر می‌دانید برایم بنویسید.

سرنوشت ۲:
درخت مرا به یاد شعر زیبای عباس یمینی شریف انداخت.

سرنوشت ۳:
درختان، زمین ما را می‌پایند! آن‌ها را بپاییم!

به دست خود درختي مي نشانم
به پايش جوي آبي مي كشانم

كمي تخم چمن بر روي خاكش
براي يادگاري مي فشانم

درختم كم كم آرد بر گ و باري
بسازد بر سر خود شاخساري

چمن رويد در آنجا سبز و خرم
شود زير درختم سبزه زاري

به تابستان كه گرما رو نمايد
درختم چتر خود را مي گشايد

خنك مي سازد آنجا را ز سايه
دل هر رهگذر را مي ربايد

به پايش خسته اي بي حال و بي تاب
ميان روز گرمي مي رود خواب
شود بيدار و گويد : اي كه اينجا
درختي كاشتي روح تو شاداب
 سروده‌ی عباس يميني شريف

پ ن
در این روز با عباس محمدی و عزت عمرانی همراه بودم


هیچ نظری موجود نیست: