شرح حادثه
عصر جمعهی ۱۴ مهر ۱۳۹۱
امیرحسین
مقیمی سنگنورد جوان کرجی با همطناب خود عرفان صفری مسیر ntm (سه طول) را
صعود میکنند و در هنگام فرود از طول دو (۲۸ متر) ابتدا همطناب امیر مسیر
را با یک حلقه طناب ۵۰ متری به صورت دوبل فرود میآید و وقتی نوبت امیر
میشود، او بدون توجه به باز بودن انتهای طناب و با سرعت از طناب خارج
میشود، با سکوی کارگاه اول برخورد میکند و به پایین دیواره سقوط میکند،
سنگنوردان حاضر در پای دیواره بهسرعت به بالای سر او میروند و درخواست
آمبولانس میکنند. کمی بعد از حرکت آمبولانس یکی از همراهان اطلاع میدهد
که امیرحسین پیش از رسیدن به بیمارستان جان میسپارد.
گزارش حسین بلنداختر
تاریخ: 91/7/14 ساعت:
15:40
گزارش
حادثه سقوط امیر حسین مقیمی در منطقه پل خواب
اینجانب
حسین بلند اختر مربی رسمی درجه 2 سنگنوردی فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی
ایران، سالهاست که برای تمرین و آموزش سنگنوردی در این منطقه (پل خواب جاده چالوس)
که مکان تمرین خوب برای این گونه کلاسها فعالیت می کنم.
در
روز جمعه 91/7/14 مشغول آموزش به تعدادی از شاگردانم بودم و ساعت نزدیک به 13 بود
که امیر حسین مقیمی و عرفان صفری را در سمت چپ خودم دیدم. من در کارگاه یک آرزو
بودم و عرفان در کارگاه بین چکش و NTM ( کارگاه سیم بکسل) در حال حمایت امیر حسین در حال صعود از شکاف
بالای کلاهک سلام بود که تشویق من باعث شد که امیر حسین برای تشکر به من جواب بدهد
و خوش و بش هم با یکدیگر کردیم. بعد همه به کارهای خود ادامه دادیم و هر از چند
گاهی طبق عادت همه رو رصد می کردم که این بچه ها هم در دیدرسم بودند.
حدود
ساعت 15:30 از زیر کلاهک سلام مشغول آموزش (عبور از گره هنگام فرود) بودم که صدای
بلندی منو متوجه خودش کرد. و در ابتدا حدس زدم که صعود کننده ای شاید مسیری را تاپ
کرده و این شور و فریاد از خوشحالی است، ولی به یک ثانیه هم نرسید که در میدان
دیدم، شخصی از بالای سرم متمایل به جنوب یعنی سه متر پایین تر از مسیر پاکوب پای
پل خواب به زمین خورد و شدت ضربه به حدی زیاد بود که او به سمت پایین دره در حدود
50 الی 70 متری سر خورد و هرچه پایین تر می رفت شتابش کم می شد که در نهایت متوقف
شد.
پس
از اینکه توقف امیر حسین را در وسط دره دیدم. صدای بلند فریادهای عرفان منو جذب
خودش کرد.
چند
نفر از بچه ها را برای مدیریت پائین هماهنگ کردم (آقایان محمد فرهانی، محمود
میرنوری و بیت ا.. سیرایی). برای همراهی عرفان سیستم آموزشی خودمو تبدیل به صعود
کردم. در کمتر از 2 دقیقه به عرفان رسیدم که در کارگاه وسط چکش و NTM با خودحمایت به کارگاه متصل بود و انتهای طناب آنها
حدود450
cm
(چهار و نیم متر) بالاتر بود. عرفان را در آغوش
خودم گرفته و سعی در آرام کردنش داشتم. تزریق آرامش به این جوان بی تاب یکی از سخت
ترین کارهای آن زمان بود ... در هر حال من را زود شناخت و من با خونسردی کارها را
انجام دادم و عرفان تحت حمایت و کنترلم به کارگاه چکش و بعد متصل به من فرود
آمدیم.
پس
از 15 دقیقه به بالای طول یک یعنی کارگاه اول NTM رفته که آقای حسین هیزم
کار و خانم نسیم عشقی با دوربین به من رسیدند و بالاتر از آنها به آخرین سکو یا
پلکان که می شد روی آن مستقر شد رفته و با بلند کردن دست چپ انتهای طناب دولای بچه
ها به کف دستم رسید.!!
فیلم
و عکس تهیه کردیم و سپس طناب را که 50 متر بود و به صورت 2 لا در کارگاه 2 NTM قرار گرفته بود را جمع
کردم و همگی فرود آمدیم./
علت
حادثه:
1- کوتاه بودن طناب فرود و نرسیدن انتهای طناب به
کارگاه اول و حرکت آونگی فرد برای رسیدن به کارگاه NTM در سمت جنوب که کمی
بالاتر از کارگاهی که نفر اول فرود آماده بود قرار داشت.
2- نداشتن گره انتهای طناب
3- پروسیک پایین زیر ابزار فرود و در آمدن آن از
انتهای طناب
4- با توجه به اعلام اخطار نفر اول در مورد رسیدن
به حد خطر زیاد و عدم توجه نفر دوم
شرح
حادثه:
عرفان
حین فرود و نزدیک شدن به انتهای طناب به امیر حسین اعلام می کند که طناب به کارگاه
نرسیده و ایشان اشاره به بازکردن ته طناب میکند و عرفان با توجه به اینکه پروسیکش
بالای ابزار فرود بوده و با احتیاط فراوان به اولین سکو نزدیک کارگاه می رسد.
(حدود 3 متر بالاتر از کارگاه) و بعد از آزادسازی پروسیک شاهد درآمدن طناب از
پروسیک و بالا رفتن طناب و آزادسازی دینامیک طناب می شود و دیگر دست او به انتهای
طناب نمی رسید که آن را گره بزند. با اینکه امیر حسین خود این کار را از عرفان
خواسته بود و واقف به این بود که ته طناب گره ندارد اقدام به فرود با پروسیک پایین
می کند که در نزدیکی انتهای طناب با اعلام عرفان مواجه می شود و عنوان می کند که
باشد، حواسم هست ...
در
این حین تلاش می کند که به سمت چپ (جنوب) خود متمایل کند که کارگاه NTM در نبش دیواره و بالاتر
قرار دارد که در این لحظه فشار آونگ و مورب بودن طناب از کارگاه بالا نیروی زیادی
را به دست او وارد می کند و طناب از دستش رها می شود و با فاصله ای از عرفان به
پایین سقوط می کند عرفان نیز در خودحمایت در حدود 80 سانتی متری به کارگاه متصل
بود و میدان حرکتش محدود بود و چاره ای جز فریاد و فریاد نداشت که انجام دهد ...
حسین
بلند اختر
91/7/20
بررسی حادثه
طول
دو مسیر ۲۸ متر است و طناب مورد استفاده ۵۰ متری بوده است که در حالت دولا
۲۵ متر میشود و بنابراین انتهای دوسر طناب تا سکوی کارگاه اول ۳ متر
فاصله دارد و اگر طناب حدود ۱ متر هم کش آمده باشد، باز ۲ متر آخر مسیر را
باید به صورت دست به سنگ فرود آمد. (کاری که نفر اول انجام میدهد)
این
کار با اینکه اساسا غیرایمن و خطرناک است ولی اگر در فرود بخش آخر مسیر
(پای دیوار) انجام شده بود خطر کمتری داشت ولی فرود بر روی سکوی کارگاه
اول انجام میشود و احتمال سقوط به پای دیواره وجود دارد و این همان اتفاقی
است که افتاد. در این مورد حتما باید از طناب ۶۰ یا ۷۰ متری استفاده میشد
که دیوارهنورد را تا روی سکو فرود آورد. ضمن اینکه استفاده از دو حلقه
طناب برای کار بر روی دیواره توصیه میشود.
متاسفانه
صعود و یا فرود سلو بر روی بعضی از مسیرها به امری رایج تبدیل شده که
اینجا به مرگ امیرحسین مقیمی منجر شد و در نوروز سال ۱۳۸۹ بر روی دیوارهی
سرطاق در کرمانشاه به سقوط فاطمه عزیزخانی و آسیب حدی او منجر شد. (فاطمه
عزیزخانی پس از دو سال و نیم هنوز از روی ویلچیر برنخاسته است.)
فرودهای
سریع و نمایشی در سالهای اخیر چه در سالنهای سنگنوردی و چه در طبیعت و
بر روی دیوارهها بسیار رایج شده است. امیرحسین مقیمی اگر هم فرودی نمایشی
نداشت، اما بسیار سریع فرود میآید! آن چنان که سکوی کارگاه اول مانع سقوط
او نمیشود.
از نوع ابزاری که
امیرحسین برای فرود بهکار میگرفته است خبری نداریم، اما مسلم است که از
ابزار قفلشونده و یا سیستمی برای پشتیبانی نظیر پروسیک استفاده نکرده است و
در ضمن انتهای طناب او هم گره نداشته است تا در صورت از دست دادن کنترل،
او را در ته طناب متوقف کند. البته چون او نفر دوم فرود بوده است، طناب را
فرود روندهی اول (همطناب او) پس از خارج شدن از طناب باید برای او گره
میزد.
گزارش پ ن
امیدوارم که
دوستان و همراهان و یا شاهدان حادثه با بیان آنچه که دیدهاند به واکاوی بیشتر دلیل این حادثهی مرگبار و غمانگیز کمک کنند.
پ ن
نگاهی به حادثههای چند سال گذشته سنگنوردی و دیوارهنوردی نشان میدهد که بخش عمدهي آنها در حین فرود رخ داده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر