نسرین ثابتیان مدیر یک آشپزخانهی بزرگ در آلمان است (شهر راینه در ایالت نوردراین وستفالن) که روزانه برای بیش از ۱۵۰۰ نفر غذا تهیه میکند، این غذا برای یک مجتمع بزرگ آموزشی، تعدادی مهد کودک و چند مدرسهی دیگر در شهر راینه Rheine تهیه میشود.
سال گذشته او پروژهای را برای آشپزی زیست محیطی معرفی کرد و قرار شد این برنامه ابتدا یک روز در هفته و روزهای ۴شنبه اجرا شود و پس از آن برای روزهای بیشتری در هر هفته تدارک این کار را ببینند.
ماه پیش، روز ۴ شنبه ۲۱ سپتامبر، اولین روز این پروژه بود، همه چیز خوب بود، بچهها که بیشترین مشتریان منزا Menza هستند و دیگران، غذا را دوست داشتند و آن را با اشتها نوشجان کردند.
سالن غذلخوری
شاخصهای اصلی این طرح از این قرار است:۱- استفاده از محصولات محلی (حمل و نقلهای طولانی مصرف سوخت و انرژی را بالا میبرد و باعث آلودگی محیط زیست میشود)
۲- استفاده از محصولات فصلی ( با این کار تازهترین مواد اولیه مصرف میشوند و نگهداری مواد غذایی در انبارها و سردخانهها به کمینهی خود میرسد)
۳- عدم استفاده از محصولات گلخانهآی که با صرف انرژی زیاد به دمای مناسب میرسند و بدون انرژی خورشیدی و به طور مصنوعی فرآوری میشوند.
۳- بازگشت به زمان قدیم و استفاده از دستورغذاهای اصیل محلی۴- استفاده از مواد اولیهی غذایی که به صورت طبیعی و بدون استفاده از سم و کودهای شیمیایی و یا مواد نگهدارنده تولید شده اند.
۵- پرهیز از بسته بندیهای زیاد و کوچک - تا جای ممکن باید از بسته بندیهای پلاستیکی استفاده نکنیم و از تولید زباله جلوگیری کنیم.
۶- کاهش مصرف گوشت ( تولید گوشت مستلزم صرف انرژی بسیار زیادی است و فشار زیادی به محیط زیست وارد میکند.)
۷- توجه به روش تولید مواد مختلف ( Fair Trade)
۸- بخش دیگر این پروژه، آگاه کردن بچهها و کار آموزشی است که همزمان با پخت غذا و به صورت موازی به وسیلهی آموزگاران به عنوان یک برنامهی درسی تدریس میشود.
تصویری از آشپزخانه
نام همکاران نسرین در این آشپزخانه، اینجا
پ ن ۱
توجه به فیر ترید (Fair Trade) اکنون در بیشتر نقاط دنیا به اعتبار و احترام سازمانها میافزاید و مصرف کنندگان کالا هم از آن قدردانی میکنند. مثلا یکی از بزرگترین قهوه فروشیهای زنجیرهای جهان استار باکس StarBucks مدعی است که بیشترین قهوهی خود را مستقیما از کشاورزان قهوهکار در آمریکای لاتین و آفریقا خریداری میکند. در فیر ترید، شرکتها و انحصارهای بزرگ، کمتر در این داد و ستد دخالت دارند و تولیدکنندگان بیشترین سود ممکن را از دسترنج خود به دست میاورند.
پ ن ۲
نسرین میگوید که برای خرید سیبزمینی از مزرعهای در همان منطقه حدود ۶ ماه مذاکره میکردیم تا سرانجام قرارداد این خرید را بستیم و دلیل این زمان طولانی این بود که مدیران مزرعه باید اطمینان پیدا میکردند که این قرارداد فشاری بیش از توان کارگران آن مجموعه به انها وارد نسازد چرا که محصول این کشتزارها بدست کسانی با ناتوانیهای ذهنی و بدنی تولید میشود.
پ ن ۳
تخم مرغ ها هم در این پروژه از نوعی است که مرغها، آزادانه تولید میکنند (مانند تخم مرغ های رسمی در ایران)، نه مرغهایی که در شرایط مصنوعی، با نور و گرمای غیر طبیعی تخم میکذارند.
فیلم کوتاهی را در معرفی این پروژه، اینجا ببینید
آیا اجرای چنین برنامههایی در ایران سابقه دارند؟
آیا چنین برنامههایی را میتوان در ایران هم تدارک دید؟
آیا اصلن اعتقادی به حفاظت پیگیرانه و همهجانبهی محیط زیست داریم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر