هر روز پس از خوردن صبحانه، میز جدیدی چیده میشد که هرکس با توجه به برنامهی آن روز خود مثل سنگنوردی، کوهنوردی و یا پیادهروی; ساندویچی به همراه میوه و تنقلات بستهبندی میکرد و در کولهاش میگذاشت. روز ۷ سپتامبر هنگامی که برای رفتن به سوی قله آماده میشدیم از ما خواستند تا دست کم نفری یک بسته توالت سفری برداریم. فکر میکنم این برای همهی ما تازگی داشت و هیچکدام در مورد آن چیزی نشنیده بودیم.
دیوید توضیح داد که بر روی گردنهی میانی Middle Saddle هیچ یادگار انسانی نباید بماند، بر روی گردنه بازدیدی از توالت کردم که یک صندوق چوبی رو باز بود! توالتها یک چهارپایه بودند با قاب توالت، بستهی پیپی یک پاکت پلاستیکی نقرهای رنگ است که درون آن مادهی میکربکش وجود دارد و از بالا بسته و کاملن کیپ میشود، آن را به دور قاب توالت میاندازی و کارت را میکنی، بعد نخ آن را میکشی و درون کیسهی پلاستیکی قرار میدهی و تمام. البته باید آن را توی کوله گذاشت و پایین آورد و در زبالهدانی انداخت.روی گردنه صندوقی برای نگهداری موقت کیسهها قرار داشت که هر کس نام خود را روی کیسهی خود مینوشت و آن را درون صندوق میگذاشت تا پس از صعود و در هنگام بازگشت کیسهی خود را پیدا کند.
گراند تیتان (کوه) هرساله ۴۰۰۰ نفر را به سوی خود میکشد که اکثر آنها برای رسیدن به قله از این گردنه عبور میکنند و چون برنامهی صعود به قله (۴۲۰۰ متر) معمولن دو روزه است، توقف شبانه بر روی این گردنه هم جزیی از برنامه است. با توجه به اینکه دورتادور گردنه صخره و سنگ است، جای زیادی برای اینکه ۴۰۰۰ نفر در سال و اکثرن در تول تابستان برای کار واجب خود گودالی بکنند وجود ندارد! و هوای سرد آن ارتفاع هم امکان پوسیدگی و جذب یادگارهای انسانی را در تول فصل نمیدهد و بنابراین راهی جز پایین آوردن آن نمیماند.
توالتهای قبلی با مخزن ۵۰ گالنی (حدود ۲۰۰ لیتر) به سرعت و در کمتر از یک هفته پر میشد!
بدون توالت، این گردنه به یک فاضلاب روباز تبدیل میشد و حالا توالت هم مشکل خود را به همراه آورده است؛ از بوی بد آن که بگذریم «یکی از رنجرها (محیت بان یا پارکبان) در مورد آن میگفت که نفرتانگیز، خترناک و پرهزینه است» ، اول اینکه یک توالت بالای گردنه و در یک جای حفاظت شده خیلی ناهنجار و زشت است و بعد اینکه تخلیهی هفتگی این توالت بسیار دشوار است، مجسم کنید که رنجرها باید این مخزن ۲۰۰ لیتری را به هلیکوپتر در حال پرواز تحویل دهند، انهم در ارتفاع ۳۵۰۰ متری و هوای ناپایدار این محل. به علاوه این کار سالی ۱۰۰۰۰ دلار برای پارک هزینه داشت.
بنابراین مدیران پارک ملی گراند تیتان تصمیم گرفتند که راه ایمنتر و ارزانتری پیدا کنند، کیسهی پیپی.
شما آن را همراه خوب میبری، کار خود را در آن میکنی، در آن را کیپ میکنی و به پارک برمیگردانی و درون ظرف زباله میاندازی. کیسههای پیپی اکنون به یک عنصر کلیدی در مدیریت حیاتوحش در بسیاری از جاهای پر گذر آمریکا تبدیل شده اند.
در سالهای اخیر، تفریحها و بیرونگذرانی مردم به تور تصاعدی افزایش یافته است و صایعات انسانی هم به همان نسبت بالا رفته است. در یوسمیتی، هنگامی که تعداد بیشتری از دیوارهنوردان جرات صعود الکاپیتان را پیدا کردند و با توجه به اینکه میانگین هر برنامه و بیتوته بر روی دیوار ۳ روز است، پایین دیواره بوی گند گرفته بود و بسیار کثیف و آلوده شده بود چون دیواره نوردان مستقیم از روی دیواره پیپی پراکنی میکردند.
روی رودخانهی کلرادو و در کمپهای مختلف آن همین مشکل پدید می آمد و در جاذبههای دیگر گردشگری که هریک دست کم پذیرای ۱۰۰۰۰۰ نفر در سال هستند.
آگاهی همگانی نسبت به موضوع هم البته افزایش یافت که بخش مهمی از آن مدیون کتابی است به نام How to Shit in the Woods اثر Kathleen Meyer ، از چاپ اول این کتاب در ۱۹۸۹، کتاب به هفت زبان ترجمه شده و بیش از ۱/۵ میلیون نسخه از آن به فروش رفته است.
اما شک نیست که آموزش به مردم زمان میبرد و وقتی شما به جاهای پر گذر میروی، چیزی که میبینی حکایت از این دارد که این نکتهها و این آموزشها برای مردم بدیهی و روشن نیست!!!
توالت اصلی بر روی گردنهی گراند تیتان ۲۵ سال پیش نصب شد و در پناه یک صخرهی سنگی بزرگ قرار گرفت و همین کار را برای پرواز هلیکوپتر بر فراز آن، به ویژه در هنگام باد بسیار دشوار میکرد، برای کاهش نیاز به هلیکوپتر، رنجرهای پارک یک توالت کامپوستی خورشیدی نصب کردند که بتواند ضایعات را تجزیه کند. اما نگهداری این توالت جدید دشوارتر شد زیرا که محتوی آن باید هم زده میشد و بر روی سینیهایی پهن میشد. این توالت هم تبدیل به یک کابوس شد برای محیتبانان و ناگزیر راهحل تازهای لازم بود.
پس از اینکه کار موفقیتبار کیسهپیپی ها در پارک ملی زایون در ایالت یوتا ثابت شد، تصمیم بر این شد که این کار به صورت آزمایشی در این تابستان در گراند تیتان انجام شود (سال ۲۰۰۲).
پارکهای دیگر هم اقدامهای مشابهی انجام دادهاند، سنگنوردان در یوسمیتی اکنون ناچارند لولههای پیپی با خود روی دیوارهها ببرند، یک لوله به قتر ۳ اینچ (حدود ۷/۵ سانتی متر) از جنس پیویسی که هر دو ترف آن درپوش دارد، روی کوه هود در اورگون کوهنوردان از Blue Bag باید استفاده کنند و قایقرانان رود کلرادو یک جعبهی فلزی را برای این کار با خود جابجا میکنند.
رنجرها در بسیاری از پارکهای ملی و در کوهستانها باید از کیسهی پیپی استفاده کنند.
پ ن
به نظر شما دوست گرامی آیا این روش بازگرداندن پی پی برای کشور ما هم می تواند مفید باشد؟
آیا ما هم باید این چنین از محیت های کوهستانی خود مراقبت کنیم؟
کدام یک از کوه های ایران را برای شروع آزملیشی این کار مناسب می دانید؟
آیا بارگاه سوم دماوند به این اقدام حفاظتی نباز دارد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر