فرامرز نصیری مصاحبه ای را از شمال نیوز با رییس سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری استان مازندران منتشر کرد و پاسخی را از نادر ضرابیان و لازم دیدم نکاتی را هم من به این بحث اضافه کنم.
حدود ۲ سال پیش یا بیشتر بود که روزی نادر ضرابیان به دفتر انجمن آمد با عکسی قاب شده از یک چشمه شگفتانگیز، زیبا و سحرانگیز!
آن عکس از آن روز بر دیوار انجمن نصب شده است، هر ۲ ماه یا ۳ ماه عکسهای روی دیوارهای انجمن عوض میشوند ولی این یکی همچنان جا خوش کرده و فقط از این دیوار بر روی آن یکی رفته است.
تا مدتها و هنوز این تصویر نظرها را به سوی خود میکشید و میکشد، این چیه؟ اینجا کجاست؟ ایران است؟ و سوالهای دیگر، ولی این تصویر قاب شده بر دیوار، رازآلود و خاموش بود و دیگران هم.
نگرانی، همه از آن بود که قبل از باز شدن پای تخریبچیان بشود کاری برای آن کرد، ثبت این اثر ملی که نادر ضرابیان به همراه انجمن کوهنوردان ایران برای آن تلاش کرد بیشترین و مهمترین کاری بود که باید انجام میشد و این مهم سرانجام در بهار ۱۳۸۷ عملی شد.
در این بین باید اشارهای به صحبت های ریيس سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری مازندران با شمال نیوز کرد:
عباسنژاد تصريح كرد: ثبت اثر چشمه سورت هيچ ارتباطی به رئيس گروه كوهنوردی لواسان و افراد ديگر نداشته و ادعای مشارليه مبنی بر ثبت اين اثر با تلاشهای ايشان يك ادعای كذب و بیاساس است.
همانطور که نادر ضرابیان اشاره کرده است آقایان در آن هنگام حتی از وجود چنین اثری در محدوده کاری خود نیز بیخبر بودند!
رئيس سازمان گردشگری مازندران گفت: ثبت ملی چشمه سورت به عنوان دومين اثر طبيعی كشور فقط با اقدامات و پيگيریهای سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری استان مازندران انجام شده است.
در این که سازمان گردشگری مازندران برای ثبت این اثر همکاری و کمک کرده است و اینکه این اثر در زمانی بسیار کوتاه به ثبت رسید شکی نیست ولی آن فقط در گفتههای ایشان را خط بزنید!
رئيس سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری مازندران درباره موضوع تخريب چشمه سورت از سوی اهالی گفت: بحث داغ كردن سنگها و ايجاد حفره در رودخانه و استفاده از آب آن يك رسم هزاران ساله در ميان مردم محلی است و چشمه سورت اساسا با آن هويت پيدا ميكند اما با اين حال سازمان ميراث فرهنگی استان مازندران درصدد فرهنگسازی ميان مردم محلی نسبت به تاثيرات سوء اين اقدام و خشك شدن احتمالی رودخانه است.
چنین رسمی دست کم در مورد چشمههای باداب سورت وجود نداشته است، برای اثبات بیپایه بودن این نظر کافی است به عکسهایی که از این چشمهها تا ۷، ۸ ماه پیش و آخرین بار توسط محمود بهادری از اعضای انجمن گرفته شده است نگاه کنید تا بکر بودن آن برایتان ثابت شود و سپس این عکس ها را پس از عملیات تخریب، تراکتور سواری بر روی حوضچه ها و تبدیل چشمهها توسط مردم نادان محل به گرمابه عمومی مقایسه کنید!!!
پینوشت:
تاکید نادر ضرابیان بر اینکه انجمن در کار ثبت این اثر دخالت نداشته است را درک نمیکنم!
حتی اگر انجمن کوچکترین کاری هم در این مورد انجام نداده باشد، و حتی اگر نادر ضرابیان اگر این کار مهم را مطلقا به تنهایی انجام داده باشد، فراموش نمیکنیم که او عضو انجمن کوهنوردان ایران و نیز نماینده انجمن در لواسان است و کار انجمن و سازمانهای مشابه دقیقا به همین روش پیش میرود،
آنجا که من گزارشی از قرار درست کردن پد هلیکوپتر در بندیخچال، این اثر یگانه صبیعی ایران میدهم و یا خبر ساخت جاده کلاردشت به تالقان را، دوستی بروشورهایی را در مورد تلهکابین گنجنامه توریع میکند، آن یکی روز جمعهاش را به گفتگوی رو در رو با مردم در مورد زبالهپراکنی در محیطهای کوهستانی میگذراندو .. و.. و
حدود ۲ سال پیش یا بیشتر بود که روزی نادر ضرابیان به دفتر انجمن آمد با عکسی قاب شده از یک چشمه شگفتانگیز، زیبا و سحرانگیز!
آن عکس از آن روز بر دیوار انجمن نصب شده است، هر ۲ ماه یا ۳ ماه عکسهای روی دیوارهای انجمن عوض میشوند ولی این یکی همچنان جا خوش کرده و فقط از این دیوار بر روی آن یکی رفته است.
تا مدتها و هنوز این تصویر نظرها را به سوی خود میکشید و میکشد، این چیه؟ اینجا کجاست؟ ایران است؟ و سوالهای دیگر، ولی این تصویر قاب شده بر دیوار، رازآلود و خاموش بود و دیگران هم.
نگرانی، همه از آن بود که قبل از باز شدن پای تخریبچیان بشود کاری برای آن کرد، ثبت این اثر ملی که نادر ضرابیان به همراه انجمن کوهنوردان ایران برای آن تلاش کرد بیشترین و مهمترین کاری بود که باید انجام میشد و این مهم سرانجام در بهار ۱۳۸۷ عملی شد.
در این بین باید اشارهای به صحبت های ریيس سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری مازندران با شمال نیوز کرد:
عباسنژاد تصريح كرد: ثبت اثر چشمه سورت هيچ ارتباطی به رئيس گروه كوهنوردی لواسان و افراد ديگر نداشته و ادعای مشارليه مبنی بر ثبت اين اثر با تلاشهای ايشان يك ادعای كذب و بیاساس است.
همانطور که نادر ضرابیان اشاره کرده است آقایان در آن هنگام حتی از وجود چنین اثری در محدوده کاری خود نیز بیخبر بودند!
رئيس سازمان گردشگری مازندران گفت: ثبت ملی چشمه سورت به عنوان دومين اثر طبيعی كشور فقط با اقدامات و پيگيریهای سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری استان مازندران انجام شده است.
در این که سازمان گردشگری مازندران برای ثبت این اثر همکاری و کمک کرده است و اینکه این اثر در زمانی بسیار کوتاه به ثبت رسید شکی نیست ولی آن فقط در گفتههای ایشان را خط بزنید!
رئيس سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری مازندران درباره موضوع تخريب چشمه سورت از سوی اهالی گفت: بحث داغ كردن سنگها و ايجاد حفره در رودخانه و استفاده از آب آن يك رسم هزاران ساله در ميان مردم محلی است و چشمه سورت اساسا با آن هويت پيدا ميكند اما با اين حال سازمان ميراث فرهنگی استان مازندران درصدد فرهنگسازی ميان مردم محلی نسبت به تاثيرات سوء اين اقدام و خشك شدن احتمالی رودخانه است.
چنین رسمی دست کم در مورد چشمههای باداب سورت وجود نداشته است، برای اثبات بیپایه بودن این نظر کافی است به عکسهایی که از این چشمهها تا ۷، ۸ ماه پیش و آخرین بار توسط محمود بهادری از اعضای انجمن گرفته شده است نگاه کنید تا بکر بودن آن برایتان ثابت شود و سپس این عکس ها را پس از عملیات تخریب، تراکتور سواری بر روی حوضچه ها و تبدیل چشمهها توسط مردم نادان محل به گرمابه عمومی مقایسه کنید!!!
پینوشت:
تاکید نادر ضرابیان بر اینکه انجمن در کار ثبت این اثر دخالت نداشته است را درک نمیکنم!
حتی اگر انجمن کوچکترین کاری هم در این مورد انجام نداده باشد، و حتی اگر نادر ضرابیان اگر این کار مهم را مطلقا به تنهایی انجام داده باشد، فراموش نمیکنیم که او عضو انجمن کوهنوردان ایران و نیز نماینده انجمن در لواسان است و کار انجمن و سازمانهای مشابه دقیقا به همین روش پیش میرود،
آنجا که من گزارشی از قرار درست کردن پد هلیکوپتر در بندیخچال، این اثر یگانه صبیعی ایران میدهم و یا خبر ساخت جاده کلاردشت به تالقان را، دوستی بروشورهایی را در مورد تلهکابین گنجنامه توریع میکند، آن یکی روز جمعهاش را به گفتگوی رو در رو با مردم در مورد زبالهپراکنی در محیطهای کوهستانی میگذراندو .. و.. و
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر