اول باید توضیح داد که پوستر زیر توسط انجمن تهیه نشده است و بوسیله مجریان تلاش برای صعود به نانگاپاربات طراجی و منتشر شده است و خوب یک سوال برای ما بوجود می آید که معرفی اصلی برنامه چه زمانی و کجا خواهد بود چون این یک پیش معرفی است و یا این همان معرفی برنامه بود و در این صورت بهتر بود میگفتیم اعلام برنامه تلاش برای صعود به نانگاپاربات ، خوب اشتباه چاپی و یا غیر چاپی پیش می آید مثل پلاکارد پارچه ای باشگاه دماوند که در ورودی سالن و پشت پنجره نصب شده بود و یک را اضافه داشت.
اگر به یاد داشته باشید ابتدا موضوع جلسه مربوط بود به نکوداشت بیژن فرهنگ دره شوری و اعلام برنامه نانگا پابرات و بعد بخش اول یعنی نکو داشت حذف شد و گزارش پوریا محمدی و گفتگو درباره نمایشگاه عکس دماوند
حدود ساعت 6 حاضرین به سالن فراخوانده شدند و خوب مجری باید آسمون و ریسمون ببافد تا سر و کله پوریا محمدی پیدا شود و یا نوبت اعلام برنامه نانگا پاربات برسد . دعوت از عباس محمدی برای صحبت هم کارساز نیست و آچار فرانسه می خواهیم تا این پیچ را برای ما سفت کند و یا شل کند و افشین یوسفی روی صحنه حاضر است : یک کار بدون آمادگی و دستوری ، آن گونه که افشین گفت ، فیلم از پیمایش غار نمکدان می تواند سر حاضرین را خوب گرم کند.
چرا ؟
نغمه ناگوار خوشگوار است
آن چنان با بی نظمی ها و ناهنجاری ها خو می گیریم که دیگر دیر کردن ، بد قولی ، بی انظباطی و بی برنامگی نمک زندگی ما شده است و ناهنجارها به هنجارهای ما بدل می شوند .
خوب البته این تجربه درسی داشت چون در هربرنامه ای ممکن است پوریا محمدی آن سروقت نیاید و علی قلم سیاه آن اصلا نیاید و پوریا محمدی آن مقدار زیادی حرص بخورد و عصبی شود و ناراحت که عده زیادی منتظر برنامه او هستند و علی قلم سیاه آن اصلا حرص نخورد و ککش هم نگزد که بخواهد یک اطلاع خشک و خالی بدهد و آن جماعت منتظرکه علاقمند به کوه و کوهنوردی هستند هم میتوانند استامینوفن بخورند و یا تخمه بشکنند .
درس اول
همیشه باید با علی قلم سیاه نشست خود در تماس پیوسته باشید تا اگر یکباره سوار هواپیما شد و به خارج از کشور سفر کرد جعفر نژاد نشست مجبور نشود برای حاضرین شعبده بازی کند.
درس دوم
در این نشست ها حتما باید دست کم یک جایگزین و یا برنامه رزرو آماده داشت تا در صورت نیاز اجرا شود .
درس سوم
این درس خیلی قدیمی و تکراری است و همه آن را بلدند ولی همیشه هم در آن رد می شویم ، ما همیشه باید نور سالن ، صدا ، پروژکتور و دیگر عوامل فنی را از قبل بررسی کنیم تا همه چیز درست کارکند و فیلم پوریا محمدی که برای آن تا 9 شب نشستیم وسط کار یکباره قطع نشود .
قبل از شروع نشست باید برای آن وقت گذاشت ، خوب بریم ببینیم چی میشه ، این درس را خرداد هم امتحان می دهیم و قول میدهم که بازم رد میشیم .
درس جهارم
نشست های ماهانه انجمن علاوه بر فرصت گزارش دیدن و شنیدن و 3 ساعت روی صندلی نشستن ، زمانی است برای دیدار دوستان ، برای گپ زدن و تعریف کردن و گفتن و شنیدن .
گفت و شنیدها گاهی به سرو صدا و همهمه ای بلند تبدیل می شود و خوب این را نمی شود و نباید حذف کرد فقط کافی است تلاش کنیم و به یکدیگر توصیه کنیم کمی آهسته تر صحبت کنیم و آرام تر بخندیم ، با احترام و مودبانه.
اما اگر یه آقای عصبانی که نام او را رضا سلطانی میگذاریم و او در باشگاه آرش از دوران باستان و کمی بعد از انقراض هخامنشیان عضو باشد ناگهان پیدایش بشود و شروع کند به عربده زدن که:
آقا بفرما بیرون صحبت کن ، خانوم ساکت باش برو بیرون !! ، آقایون بفرمایین ، خانوما بفرمایین!!
به این آقا باید چی گفت ؟
کاسه داغ تر از آش ؟
فرد محترمی که مقداری حرف زدن بلد نیست و داد زدن خوب بلد است ؟
فردی که نگران آنهایی است که روی صحنه حرف می زنند و فیلم و اسلاید نمایش می دهند و همین طور نگران آنهایی است که روی صندلی های سالن نشسته اند و می بینند و گوش می دهند ؟
فردی که فکر می کند باید سر کوهنوردان عربده زد و داد کشید و آنها را ترساند و ساکت کرد ؟
فردی که عضو باشگاه آرش است ؟ و یا دماوند ؟ و یا هیچکدام ؟ و یا هردو ؟
آیا او فکر می کند که ما سربازیم و او فرمانده ما و او حق دارد بر سر ما داد بکشد ؟
آیا او می داند که انجمن کوهنوردان ایران یک سازمان غیر دولتی است برای جمع شدن علاقمندان به کوه، طبیعت و کوهنوردی؟
آیا او و اویان می دانند که اعضای یک سازمان مردم نهاد مثل انجمن برای کار داوطلبانه آماده شده اند ؟
آیا اویان می دانند که اجازه ندارند و نمی توانند حق کار داوطلبانه اعضاء را از آنان سلب کنند ؟
آیا او و دیگرانی مثل او در باشگاه آرش و یا در باشگاه دماوند اجازه دارند حق فعالیت و کمک داوطلبانه من را سلب کنند ؟
خوب یک داد زن را که البته نیت خیر داشت بردیم در یک باشگاه قدیمی کوهنوردی عضو کردیم ، اسم این کار فانتزی است .اما همه چیز فانتزی نیست ، برمی گردیم به واقعیت ها
دو تجربه گزارش فریدیان از صعود به K2 در آبان 86 و اعلام برنامه نانگا پاربات در اردیبهشت 87 و استقبال پرشور عنلاقمندان .
حضور چهره های شاخص کوهنوردی انگیزه بیشتری برای شرکت در نشست های انجمن ایجاد میکند.
انجمن کوهنوردان باید در درجه اول به کوهنوردی بپردازد ، توجه به محیط زیست ، طبیعت و حیات وحش البته غیر قابل انکار است ولی آنچه این سازمان را و علاقه مندان آن را به یکدیگر نزدیک می کند کوه است .
انجمن برای ماندن باید زمینه حضور و فعالیت داوطلبان را فراهم سازد.انجمن باشگاه کوهنوردی و یا حزب نیست.
انجمن ایدوولوژی و دین و مذهب ندارد.
انجمن جای فرمان دهی و یا فرمان برداری نیست.
انجمن باید برای بهره وری از داوطلبانی که آماده کمک به اویند سازمان دهی شود.
و.... شما دوستان چه میگویید؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر