شنبه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۴

دیواره نوردی و زباله های سرگردان!! داستان بی پایان!

دوستانی که در نیمه ی اول مرداد ماه امسال (1394) در علم کوه کار می کردند تصویرهایی از زباله های بجا مانده از فعالیت دوستان دیواره نورد مریوط به زمستان گذشته (1393) و زباله های سرگردان دیگری را برایم فرستاده اند.
حسن شریفی یادداشتی گلایه آمیز در همین خصوص نوشته که در زیر می خوانید :

کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد(احمد شاملو)
به جرات می توان گفت که زندگی تمام ما به کوه های سر به فلک کشیده و بیابان های وسیع رو به گسترده ی ، بی دریغ آفتاب کشیده شده  وابستگی مطلق دارد ، بخصوص کوهنوردان و سنگ نوردان که عشق و زندگی را در دل این طبعیت جستجو می کنند و به خاطر همین است که مسئولیت حفظ و نگهداری بیش از بیش بر عهده کوهنوردان و سنگنوردان بیشتر از هر کس دیگر سنگینی می کند .
انسان موجود عجیبی است به فتح قله های بلند می رود پای بر دل بی کران اقانوس ها می گذارد به کرات و سیارات دیگر سفر می کند و در این میان دیواره نوردان از مسیر های صخره ای و دشوار دست به خطرات شگفت آور می زنند ولی ای کاش سرزمین درون خویش را با همین تلاش و کوشش کاوش می کردیم
در دنیای امروز کوهنوردان صحبت از صعود پاک و حفظ محیط زیست بیش از هر زمان دیگری مطرح گردیده است اینجاست که این سئوال مطرح می شود که گشایش مسیرهای جدید بر روی دیواره هایی چون علم کوه به چه قیمتی باید صورت  گیرد ؟
بحث بر سر انجام ندادن این مهم نیست ، بلکه بر سر چگونگی این کار است .که کار به شکل صحیح هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ زیست محیطی انجام شود تا جز خاطره ای ردی بر جای نگذاریم . اگر از مقوله میخ ها ، رول ها و مسائل فنی گذر کنیم پسماند های باقی مانده بعد از گشایش که مسئله اصلی این چند سطر نوشته است نقش اصلی را در عمل کرد ما ، نشان خواهد داد ، که هدف از این کار کسب شهرت است  یا شور اشتیاق برای رسیدن به لذتی درونی است که فراتر از کسب نام و شهرت است !
وقتی با مشکلات فروان و رنج گران برای چنین گشایش های برنامه ریزی می شود باید در این برنامه ریزی جایی برای بازگشت این پسماند ها نیز قرار داده شود تا مسئولیت و رسالت خود را نسبت به محیط پیرامون خود  به خوبی انجام داده باشیم ، وقتی بعد از گذشت یک سال با پسماندهای تیم گشایش کننده در دیواره علم کوه مواجه شدم بغضی عجیب گلویم را فشرد و در ذهنم یک سوال مطرح شد که گشایش با چنین رده پایی نیک نامی و شهرت است یا بد نامی ؟

شاید در ذهن خیلی از ما این باور وجود دارد که گشایش مسیرهای جدید شهرت است و جمع کردن و انتقال پسماند ها کاری دور از شان و منزلت ما !

با تمام وجود برای عزیزان و رهنوردانی که دست به چنین کار پر مخاطره ای می زنند آرزوی سلامتی و بهروزی دارم و تنها خواهشم این است که جزء خاطره ، چیزی در دل کوهساران بر جایی نگذاریم .

آخرین برگ سفر نامه باران
این است
که زمین چرکین است (شفعی کدکنی)
حسن شریفی مرداد ماه 1394








هیچ نظری موجود نیست: