هفتهی پیش با چندتایی از دوستان بودم که مرداد را برای صعود مسیری بر روی دیوارهی علم کوه و یا پیمودن گردهی آلمانها در منطقه و در علمچال بودند و دریغ و درد که باورکردنی نبود، آنچه شنیدم. امروز هم با دوست دیگری صحبت میکردم که ماجراهای پیشآمده در علم چال را تایید می کرد.
یادگاری نویسی و رنگ پاشی بر روی سنگ ها!
دزدی لوازم و تجهیزات!
لات بازی و فحاشی!
و سرانجام چاقوکشی!
من نمی فهمم کسانی که شاهد ماجرا بوده اند، چرا ساکت اند و چیزی نمی گویند؟
آقایان «رسول و مهراد» که از گیلان به علم چال رفته اید، شما چرا و به چه حقی یادگاری های زشت خود را بر پیشانی کوه نوشتید؟
مربی محترم تیم گیلان! هیات کوه نوردی گیلان! شما چه برخوردی با این کوه نوردان پرمدعا داشته اید؟
و
هیات کوه نوردی اراک!
آیا چاقوکش ها و نفس کش طلبانی که علم چال را از چاله میدان تمیز نمی دهند، می شناسید؟
آیا آنها را فراخوانده اید؟
از آنها برای آلودن فضای کوه و طبیعت و برای این لمپنیزم تهوع آور بازخواست کرده اید؟
پ ن
اول اینکه این پست را با موزیک متن فیلم قیصر بخوانید و دوم اینکه بعضی پدیدههای زشت که با سرعت در جامعه کوهنوردی رواج میگیرند، نصیحت بردار نیستند!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر