ایوون شوینار (متولد ۹ نوامبر ۱۹۳۸) یک سنگنورد، محیط زیستی و تولیدکنندهی تجهیزات بیرونی (طبیعتپیمایی - outdoor)، به خاطر مشارکتها و نقش تاثیرگذارش بر سنگنوردی، تجهیزات سنگنوردی و تجارت صنعت طبیعتپیمایی شهرت دارد. او بدون شک موفقترین تولیدکنندهی این تجهیزات در جهان است که خوشبختانه زنده است.
شوینار یک موج سوار، کایاکران، شاهینباز و ماهیگیر (Fly fisherman) است. او نخستین نویسندهای است که در مورد سنگنوردی و اخلاق قلم زده است.
زندگی
پدر شوینار یک کانادایی - فرانسوی آهنگر بود، حرفهای که سرانجام ایوون هم برای خود برگزید. در ۱۹۴۶، او و خانوادهاش از مین Maine به کالیفرنیای جنوبی سفر کردند، اولین همطنابان او در سنگنوردی، رویال رابینز و تام فراست عضو سیرا کلوب بودند، باشگاه فالکونی در کالیفرنیای جنوبی جایی بود که او در نوجوانی به آنجا رفت و کنکاش در مورد شاهینها و آشیانهی آنها بر فراز صخرهها، راهنمای او به سوی سنگنوردی بود. او برای صرفهجویی، تصمیم گرفت تا ابزارهای مورد نیازش را خود و با پیشینهی آهنگریاش بسازد و همین کار، پیشهاش شد.
در ۱۹۷۱، شوینار با مالیندا پنوایه آشنا شد و با او ازدواج کرد. مالیندا در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در شهر فرسنو، دانشجوی هنر و اقتصاد بود. آنها یک پسر به نام فلچر و یک دختر به نام کلر دارند.
سنگنوردی در یوسمیتی تا کوهنوردی پیشتاز
شوینار یکی از پیشروان سنگنوردی در عصر طلایی یوسمیتی است. او در دومین صعود به رخ دماغهی الکاپیتان در سال ۱۹۶۰ شرکت داشت و سپس در صعود به دیوارهی آمریکای شمالی در ۱۹۶۴ بدون استفاده از طناب ثابت (به همراه رویال رابینزُ تام فراست و چاک پرات). سال بعد، صعود او و تیام هربرت به دیوارهی موییر (بر روی الکاپیتان) موجب ارتقای روش صعود قبلی آن شد و شوینار به دفاع از اهمیت روش صعود شهرت یافتُ آنچه که اساس سنگنوردی مدرن را تشکیل داد.
در سال ۱۹۶۱، او به همراه فرد بکی به کوههای راکی کانادا رفت و تعدادی از اولین و مهمترین صعودها را در آنجا انجام داد، صعود رخ شمالی کوه ادیث کاول، مسیر بکی - شوینار روی رخ جنوبی برج هاوزر در بوگابوس و رخ شمالی کوه سردانلد.
این صعودها چشمان او را به این ایده باز کرد که فنون و تکنیکهای مورد استفاده در دیوارههای بلند یوسمیتی را در کوهنوردی بکار گیرد و طرفداری او از این فکر، برای کوهنوردی مدرن و طراز بالا در آن دوران، بسیار مهم بود.
این صعودها چشمان او را به این ایده باز کرد که فنون و تکنیکهای مورد استفاده در دیوارههای بلند یوسمیتی را در کوهنوردی بکار گیرد و طرفداری او از این فکر، برای کوهنوردی مدرن و طراز بالا در آن دوران، بسیار مهم بود.
او همچنین در ۱۹۶۱ برای بار نخست به خطالراس شاوانگونک Shawangunk رفت، طول اول مسیر متینی Matinee را به روش آزاد Free Climbing ، (دشوارترین صعود آزادی که در آن زمان بر روی شاوانگونک انجام شده بود) صعود کرد و میخهای استیل کروم - مولیبدن خود را در آن محل معرفی کرد، این میخها انقلابی را در ایمنی سنگنوردی بهوجود آوردند.
در ۱۹۶۸ او سرو فیتزوری Cerro Fitzory در پاتاگونیا را از مسیری نو (مسیر کالیفرنیا، سومین صعود سراسری آن کوه) به همراه دیک دورورث dick Dorworth، کریس جونز، لیتو تهادا - فلورس و داگلاس تامپکینز صعود کرد.
شوینار همچنین در آلپهای اروپا و در پاکستان کوهنوردی کرده است.
در ۱۹۶۸ او سرو فیتزوری Cerro Fitzory در پاتاگونیا را از مسیری نو (مسیر کالیفرنیا، سومین صعود سراسری آن کوه) به همراه دیک دورورث dick Dorworth، کریس جونز، لیتو تهادا - فلورس و داگلاس تامپکینز صعود کرد.
شوینار همچنین در آلپهای اروپا و در پاکستان کوهنوردی کرده است.
تجهیزات شوینار
در ۱۹۵۷، او یک کورهی ذغالی دست دوم خرید و شروع به تولید میخهای سختکاری شده برای درهی یوسمیتی پرداخت. ذر فاصلهی زمانی که او به موجسواری و سنگنوردی میپرداخت، میخها را که در صندوق عقب ات.مبیل خود جابجا میکرد، به سنگنوردان میفروخت و امرار معاش میکرد. میخهای بهبود یافتهی شوینار عامل اصلی صعود به دیوارههای بلند در یوسمیتی در سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ بود و این موفقیت سبب شد تا او شرکت تجهیزات شوینار را تاسیس کند.
در آخر سال ۱۹۶۰، شوینار و شریکش، تام فراست، بر روی ابزارهای یخنوردی مطالعه کردند و ابزارهای اصلی را دوباره اختراع کردند (کرامپون و تبر یخ) تا کارآیی بیشتری برای شیبهای تند داشته باشند. ابزارهای نوین او و نیز کتاب یخنوردی او (۱۹۷۸) آغازگر ورزش نوین یخنوردی بود.
در حدود سال ۱۹۷۰، او دریافت که میخهای استیل ساخت کارخانهی او آسیبهایی جدی بر روی شکافهای یوسمیتی پدید آورده است! این میخها ۷۰٪ درآمد او را تشکیل میداد، در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲، شوینار و فراست ابزارهای محکمشو از جنس آلومینیوم را به بازار معرفی کردند که هگزنتریکس و ترمز نامیده شدند و شرکت را متعهد ساختند تا از روش جدید سنگنوردی موسوم به سنگنوردی پاک دفاع کند. این مفهوم، سنگنوردی را دگرگون ساخت و با وجود اینکه بازار پرفروش میخها را خراب کرد، اما موفقیتهای تازهای برای شرکت به ارمغان آورد.
در ۱۹۵۷، او یک کورهی ذغالی دست دوم خرید و شروع به تولید میخهای سختکاری شده برای درهی یوسمیتی پرداخت. ذر فاصلهی زمانی که او به موجسواری و سنگنوردی میپرداخت، میخها را که در صندوق عقب ات.مبیل خود جابجا میکرد، به سنگنوردان میفروخت و امرار معاش میکرد. میخهای بهبود یافتهی شوینار عامل اصلی صعود به دیوارههای بلند در یوسمیتی در سالهای ۱۹۵۷ تا ۱۹۶۰ بود و این موفقیت سبب شد تا او شرکت تجهیزات شوینار را تاسیس کند.
در آخر سال ۱۹۶۰، شوینار و شریکش، تام فراست، بر روی ابزارهای یخنوردی مطالعه کردند و ابزارهای اصلی را دوباره اختراع کردند (کرامپون و تبر یخ) تا کارآیی بیشتری برای شیبهای تند داشته باشند. ابزارهای نوین او و نیز کتاب یخنوردی او (۱۹۷۸) آغازگر ورزش نوین یخنوردی بود.
در حدود سال ۱۹۷۰، او دریافت که میخهای استیل ساخت کارخانهی او آسیبهایی جدی بر روی شکافهای یوسمیتی پدید آورده است! این میخها ۷۰٪ درآمد او را تشکیل میداد، در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲، شوینار و فراست ابزارهای محکمشو از جنس آلومینیوم را به بازار معرفی کردند که هگزنتریکس و ترمز نامیده شدند و شرکت را متعهد ساختند تا از روش جدید سنگنوردی موسوم به سنگنوردی پاک دفاع کند. این مفهوم، سنگنوردی را دگرگون ساخت و با وجود اینکه بازار پرفروش میخها را خراب کرد، اما موفقیتهای تازهای برای شرکت به ارمغان آورد.
آنها برای محصول جدید خود در سال ۱۹۷۴ درخواست حق اختراع کردند که در ۶ آوریل ۱۹۷۶ به آنها داده شد، این محصول هنوز در کارخانهی بلک دایاموند Black Diamond تولید میشود.
در سالهای آخر دههی ۱۹۶۰، پس از سفرهایی به آلپها در اروپا و همچنین سیرانوادا، شوینار دست بکار یک سری تغییر فنی و تکنولوژیک در یخنوردی شد. او مفتولهای نرم را از کرامپون خارج کرد و نیشهای جلویی را محکمتر و سختتر ساخت، او همچنین قسمت مخروطی نوک کلنگ را به نوعی طراحی کرد که بتواند بهتر در یخ کار کند، و سرانجام او مقطع پیچهای یخ را افزایش داد و از مواد سبکتری برای ساخت آنها استفاده کرد. او برای بهینهسازی تبرها، بر روی انواع تیغهها و کلنگها و روشهای ضربهزنی، مطالعه و آزمایش کرد و کار شاخص دیگری که انجام داد جایگزین کردن کلنگ یخ (مدل کوهنوردی) با تبر یخ کوچکی بود که کلایمکس Climaxe نام گرفت.
در ۱۹۸۹، شرکت تولیدی شوینار به منظور حمایت از کارخانه در مقابل تعقیب قانونی، اعلام ورشکستگی کرد و بر اساس بخش ۱۱ قانون ورشکستگی، تمام اموال آن در اختیار کارکنان آن قرار گرفت و شرکت مجددن به ثبت رسید، این بار به نام بلک دایاموند. Black Diamond Equipment
در سالهای آخر دههی ۱۹۶۰، پس از سفرهایی به آلپها در اروپا و همچنین سیرانوادا، شوینار دست بکار یک سری تغییر فنی و تکنولوژیک در یخنوردی شد. او مفتولهای نرم را از کرامپون خارج کرد و نیشهای جلویی را محکمتر و سختتر ساخت، او همچنین قسمت مخروطی نوک کلنگ را به نوعی طراحی کرد که بتواند بهتر در یخ کار کند، و سرانجام او مقطع پیچهای یخ را افزایش داد و از مواد سبکتری برای ساخت آنها استفاده کرد. او برای بهینهسازی تبرها، بر روی انواع تیغهها و کلنگها و روشهای ضربهزنی، مطالعه و آزمایش کرد و کار شاخص دیگری که انجام داد جایگزین کردن کلنگ یخ (مدل کوهنوردی) با تبر یخ کوچکی بود که کلایمکس Climaxe نام گرفت.
در ۱۹۸۹، شرکت تولیدی شوینار به منظور حمایت از کارخانه در مقابل تعقیب قانونی، اعلام ورشکستگی کرد و بر اساس بخش ۱۱ قانون ورشکستگی، تمام اموال آن در اختیار کارکنان آن قرار گرفت و شرکت مجددن به ثبت رسید، این بار به نام بلک دایاموند. Black Diamond Equipment
پاتاگونیا و فعالیت زیست محیطی
شهرت کنونی شوینار به دلیل شرکت تولید لباس و تجهیزات پاتاگونیا است. در سال ۱۹۷۰ در سفری به اسکاتلند، او تعدادی پیراهن راگبی خرید و آنها را با سود خوبی فروخت و با این شروع کوچک، شرکت پاتاگونیا تولیدات خود را برای گروه بزرگی از مواد اولیه و لباسهای فنی گسترش داد.
موفقیت مالی شرکت در این دوران، شرایطی را فراهم آورد که شوینار به هدفهای شخصی دیگری چشم بدوزد!
شوینار شرکت پاتاگونیا را را متعهد دانست که به مکانی شاخص برای کار و تلاش و نیز فعالیت زیستمخیطی بدل شود. در سال ۱۹۸۴، پاتاگونیا یک کافه تریا در محل کارخانه گشود که غذای سالم و بیشتر گیاهی عرضه میکرد، و سپس مرکز نگهداری از کودکان یا مهد کودک، در محل کارخانه شروع به کار کرد. در سال ۱۹۸۶، شوینار کارخانه را موظف به هزینه کردن برای فعالیت زیست محیطی کرد، تعهد پرداخت یک در صد از فروش و یا ده در صد از سود! هرکدام بزرگتر است!
این تعهد همچنین شامل پرداخت به کارمندانی بود که بر روی پروژههای زیستمحیطی محلی کار میکردند به نحوی که بتوانند تمام وقت به فعالیت بپردازند.
شهرت کنونی شوینار به دلیل شرکت تولید لباس و تجهیزات پاتاگونیا است. در سال ۱۹۷۰ در سفری به اسکاتلند، او تعدادی پیراهن راگبی خرید و آنها را با سود خوبی فروخت و با این شروع کوچک، شرکت پاتاگونیا تولیدات خود را برای گروه بزرگی از مواد اولیه و لباسهای فنی گسترش داد.
موفقیت مالی شرکت در این دوران، شرایطی را فراهم آورد که شوینار به هدفهای شخصی دیگری چشم بدوزد!
شوینار شرکت پاتاگونیا را را متعهد دانست که به مکانی شاخص برای کار و تلاش و نیز فعالیت زیستمخیطی بدل شود. در سال ۱۹۸۴، پاتاگونیا یک کافه تریا در محل کارخانه گشود که غذای سالم و بیشتر گیاهی عرضه میکرد، و سپس مرکز نگهداری از کودکان یا مهد کودک، در محل کارخانه شروع به کار کرد. در سال ۱۹۸۶، شوینار کارخانه را موظف به هزینه کردن برای فعالیت زیست محیطی کرد، تعهد پرداخت یک در صد از فروش و یا ده در صد از سود! هرکدام بزرگتر است!
این تعهد همچنین شامل پرداخت به کارمندانی بود که بر روی پروژههای زیستمحیطی محلی کار میکردند به نحوی که بتوانند تمام وقت به فعالیت بپردازند.
در سال ۱۹۷۲، کاتالوگ شرکت شوینار بر روی حرکتی تازه در آمریکای شمالی تاکید میکرد «صعود پاک»
در سالهای نخست دههی ۱۹۹۰، بازرسان زیستمحیطی شرکت پاتاگونیا نتیجهی شگفتآوری را گزارش کردند:
«نخ یا پنبه، مضرترین مادهی اولیه برای محیط زیست است»! (مترجم-احتمالن به دلیل استفادهی فراوان از کود و سم شیمیایی)
در سال ۱۹۹۴، شوینار شرکت را موظف کرد تا از نخهایی استفاده منند که فاقد مواد شیمیایی است، این نیاز خود سبب شد تا صنعت تولید پنبهی ارگانیک در کالیفرنیا رونق بگیرد.
در سالهای نخست دههی ۱۹۹۰، بازرسان زیستمحیطی شرکت پاتاگونیا نتیجهی شگفتآوری را گزارش کردند:
«نخ یا پنبه، مضرترین مادهی اولیه برای محیط زیست است»! (مترجم-احتمالن به دلیل استفادهی فراوان از کود و سم شیمیایی)
در سال ۱۹۹۴، شوینار شرکت را موظف کرد تا از نخهایی استفاده منند که فاقد مواد شیمیایی است، این نیاز خود سبب شد تا صنعت تولید پنبهی ارگانیک در کالیفرنیا رونق بگیرد.
در عکس از راست: مجید ثابت زاده، عباس ثابتیان، ایوون شوینار، عباس محمدی و جیم دونینی
کتابها
- یخ نوردی Chouinard, Yvon (1982). Climbing Ice. New York, USA: Random House. ISBN 0-87156-207-3.
- بگذار مردم موج سواری کنند Chouinard, Yvon (2005) Let My People Go Surfing. New York, USA: The Penguin Press. ISBN 1-59420-072-6
صعودهای شاخص
- 1961 North Face, Mount Edith Cavell, Canadian Rockies (First ascent with Fred Beckey and Dan Doody).
- 1962 Northeast Face, Disappointment Peak, Teton Range, Wyoming. (IV 5.9 A3) First ascent with Tom Frost
- 1964 North American Wall, El Capitan, Yosemite Valley - (VI 5.8 A5 3000') - First ascent with Royal Robbins
- 1965 Muir Wall, El Capitan, Yosemite Valley - (VI 5.10 A3) - First ascent with TM Herbert, June 1965
- 1968 Southwest Ridge aka California Route, Cerro Fitzroy, Patagonia First ascent of route with Doug Tompkins, Lito Tejada-Flores, Chris Jones and Dick Dorworth, 3rd ascent of peak
- Diamond Couloir (direct finish) Mount Kenya, Kenya. First ascent of direct finish with Michael Covington, January 1975
منبع:
patagonia.com
ویکی پاکوب www.pakoob.com
پ ن1
در هنگام اقامت در آمریکا روز 6 سپتامبر، ایوون شوینار به محل کمپ ما آمد و شبی را با او و خاتراتش و نمایش فیلم 180 درجه جنوب که در مورد اوست، گذراندیم
پ ن 2
ایوون شوینار در حال حاضر برای آماده سازی پارک ملی پاتاگونیا در آرژانتین و شیلی فعال است، او زمین های زیادی را خریده و به پارک هدیه کرده است و هم اکنون هر که بخواهد می تواند به پاتاگونیا برود، سه هفته میهمان پارک باشد و در عوض سیم خاردار بچیند و جمع کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر