سه‌شنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۹

میراث اجل



كارنامه كوهنوردی "اجل" چكيده‌ای است از آنچه كه می‌توان آن را ميراث كوه‌نوردی ايرانی خواند:

عمری دل سپردن عاشقانه به كوه، درنورديدن قله‌ها در گوشه و كنار كشور به خرج خود، راه انداختن گروه و باشگاه بی‌آن كه هيچ اثری از حرفه‌ای گری در آن يافت شود.

الوند بهترين جا برای ديدن خورشيد و برف‌ها بوده است،

ای پيك عاشقان گذری كن به بام دوست

برگرد بنده‌وار به گرد مقام دوست

گرد سرای دوست طوافی كن و ببين

آن بار و بار ناصر و احتشام دوست



نمونه ای از کوه نگاره های محمود اجل

بجا است كه محمود اجل را نماد كوهنوردی همدان‌، و اين شهر را كانون مهم كوهنوردی ايران بخوانيم: با اين فرض رباعی بالا را كه از عارف بی‌باك عين القضات همدانی است می‌توانيم خطاب به خود بدانيم كه به ديدار سرای دوست و بام او – كه شايد الوند باشد- آمده‌ايم.

شكل‌گيری و استمرار حيات انسانی در همدان بي‌شك مرهون رشته كوه الوند است كه آب و آبادانی را برای اين دشت به ارمغان آورده است. اهميت الوند در سرنوشت همدان سبب شده كه اين كوهستان جلوه‌ای قدسی در فرهنگ شهر بيابد، از ديرباز زيارتگه خيل مشتاقان باشد.

در اوستا (زامياد يشت) از الوند كوه نام برده شده است: «كوه الوند به باد از جا كنده نمي‌شود، الوند استوار است، باد می‌آيد و می‌گذرد.» الوند در لغت به معنای دارنده‌ تندی و تيزی است(از ريشه ارونت اوستايي) و از ديرباز در آثار بسياری از نويسندگان و شاعران از عظمت اين كوه و صفای چشمه‌ها و چمنزارها و باغ‌هايش ياد شده است.

سعدی عظمت الوند را چنين بيان كرده:

غم فراق كه پيش تو پر كاهی نيست

بيا و بر دل من بين كه وه الوند است

توصيفی كه عارف قزوينی در حدود نود سال پيش از دره‌ مرادبيك الوند مي‌كند، نشانگر آن است كه فرهنگ كوه‌پيمايی و طبيعت ‌گردی از زمان‌های دور در ميان همدانيان وجود داشته است. از اين شهر بود كه محمود هفت ساله در كنار پدرش، به سال 1288 در ادامه‌ سنتی كه ريشه در هزاره‌ها داشته، به زيارت شاه الوند مي‌رود؛ جایی كه بهترين مكان براي ديدن خورشيد در حال طلوع (مهر: سرچشمه نور) و برفاب‌ها(ناهيد: نگاهبان آب) بوده است. اجل در يكي ازصفحه‌های دفتر خاطرات خود اين صعود به زيارت را شرح مي‌دهد و می‌نويسد كه بر قله الوند پس از تماشای طلوع خورشيد و زيارت شاه الوند به ديدن گهواره‌ مريم، خانه عابد، چشمه بهشت آب، و زيارت امام‌زاده كوه رفتند. اين نام‌های مقدس – و نام‌های ديگر مانند يخچال حضرت صاحب‌الزمان، نوح نبی، بندعلی، زيارتگاه خضر زنده، امامزاده‌های متعددی كه در اطراف اين كوه وجود دارند همگی نشان از جايگاه بی‌بديل و حتی مقدس كوه در فرهنگ مردم همدان و به طور كلي ايران دارد.

جايگاه همدان در پيدايش و رشد كوه‌نوردی ايران چنان برجسته است كه وقايع نگاران اين ورزش، مشكل بتوانند در رويدادهای مهم آن – از نخستين سال‌های شكل‌گيری در ايران تا به امروز- سالی را بدون نام بردن از اين شهر، كوه‌نوردان اهل آنجا شرح دهند. در اينجا اشاره همين بس كه در سال 1327 (يك سال پس از تأسيس فدراسيون كوهنوردی) محمود اجل با همكاری عده‌ای ديگر گروه كوهنوردان آزاد را در تهران تشكيل داد كه شعبه‌هايی نيز در همدان، كرمان و رشت داشت. همچنين می‌توان اشاره كرد كه در دومين دوره تربيت كمك مربی كوهنوردی(1333) از 12 شركت كننده، دونفر (محمود اجل، اميل مارگاريان) اهل همدان بودند، يا در كنگره‌های كوه‌نوردی پيش از انقلاب همدان پس از تهران، فعال‌ترين شركت كننده بود و ديگر اين كه در دوران پس از انقلاب، همدانيان در گشايش مسيرهای نو روی ديواره‌های بلند كشور، نقش برجسته داشته و تقريبا همه ساله در تركيب تيم‌های ملی اعزامی به خارج از كشور حضور داشته‌اند.

كوه پر ارج شاه الوند، پايمال طرح‌های توسعه بيمارگونه است و تيغ بولدوزرها و پايه‌های تله‌كابين دامنه‌هايی را كه چندين هزار سال برايمان بركت، آرامش، زيبايی به ارمغان آورده از شكل مي‌اندازد و تحقير مي كنند. كارنامه كوهنوردی اجل چكيده‌ای است از آنچه كه مي‌توان آن را ميراث كوه‌نوردی ايرانی خواند:

عمری دل سپردن عاشقانه به كوه، درنورديدن قله‌ها در گوشه و كنار كشور به خرج خود، راه انداختن گروه و باشگاه بی‌آن كه هيچ اثری از حرفه‌ای گری در آن يافت شود – و بعد اضمحلال گروه با ميراث مكتوب ناچيز، آموختن به طور عمده نزد خود، ياد دادن به شيوه سينه به سينه، حفظ استقلال و شخصيت خود به بهای ديده نشدن توسط مقام‌های رسمی، درك نشدن از سوی خانواده يا تنها ماندن به دليل نيافتن كسی كه به عشق احترام بگذارد، و سرانجام روی در خاك كشيدن.

نویسنده:عباس محمدی

منبع: ویکی پاکوب


هیچ نظری موجود نیست: