شنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۸

دومین اردوی دیواره نوردی و حضور دو مربی فرانسوی از سازمان GHM

شرکت کنندگان در این جشنواره:

استان لرستان (خرم آباد): پویا جعفری، داریوش ابدالی

استان قزوین: مهدی هاشمیان، فرشاد میجوجی، مهدی رزاقی

استان مرکزی (اراک): عباس محمدی، پژمان زعفری

استان کردستان (قروه): رحمان مرادیان، مهدی عباسی، سامان مفاخری

استان تهران (گروه همت شمیران): بویه سادات نیا، سعید طاهری

استان تهران (باشگاه آرش): حسین هیزم کار، حسن گرامی، مسعود زینالی و امیر ...

استان تهران (باشگاه دماوند): وحید طهوری، علی کریمی

مربیان: آنتوان کایرول، فرانسوا برنارد (بن)

سرپرست: فرنوش رئیسی

مسئول فنی: حسن گرامی

مسئول تدارکات: فاطمه حبیبی


مسیرهای گشایش یافته:

قروه: سامان (یک طول)، قاجر (سه طول)

خرم آباد: ابهام (یک طول)، کلما (چهار طول)

قزوین: کمین (یک طول)، شاخ (دو طول)، قزوینی ها (یک طول)

اراک: کیانا (پنج طول)

تهران- آرش: لانه عقاب (چهار طول)

تهران- کلوپ دماوند: حادثه در اثر پاندولی و آسیب دیدگی اعضای آن باشگاه

تهران- همت شمیران: سه پاندول (دو طول)، همت شمیران (یک طول)

فرانسه: سکانس فتو (چهار طول)

فرانسه- کرج (مسیر مشترک): افشین (شش طول)

سه شنبه 26/08/88

ساعت 7:30 حرکت به سمت تنگه کرکوه

ساعت 8:30 ابتدای تنگه (دره همانند تنگه ساواشی ولی بدون آب)

ساعت 9:45 انتهای تنگه و رسیدن به دیواره حدود 200 متری کرکوه با جنس سنگ کنگلومرا (نوعی سنگ رودخانه ای که توسط نوعی سیمان به هم متصل شده اند)

بعد از بررسی دیواره و شناسایی، یک تیم به انتخاب مسئول فنی جشنواره آقای حسن گرامی، متشکل از آقایان حسین هیزم کار، عباس محمدی، من (افشین رمضانی) و خود مسئول فنی (حسن گرامی) جلسه فنی برگزار گردید که طی آن به این نتیجه رسیدیم که این دیواره برای کار این کلاس و گشایش مسیر مناسب نمی باشد؛ لذا کادر فنی مشخص شده – به جز آقای محمدی- به همراهی دو تن از کوهنوردان و سنگنوردان شهرستان سنگسر راهی شناسایی دیواره دیگری برای این کار شدیم.

ابتدا دیواره کافرقلعه در شمال غربی سنگسر را مورد بررسی قرار دادیم که حدود 2 ساعت به طول انجامید و به علت دسترسی سخت آن مورد تأیید واقع نشد. دومین دیواره ای که مورد بررسی قرار گرفت، دیواره دربند بود که آن نیز به دلیل وسعت کمش در اولویت قرار نگرفت.

اما بعد از دیواره دربند به دیواره دیگری به نام سنگسر سل رفتیم که ضمن دسترسی آسان، بسیار مناسب
-نه برای کلاس دیواره نوردی و جشنواره- بلکه برای صعود و گشایش مسیر سنگنوردان و دیواره نوردان بود. بنابراین قرار شد کلاس برای روز بعد به سنگسر سل انتقال داده شود. در انتهای روز خسته از کار پیدا کردن دیواره مناسب به کمپمان در اطراف سنگسر برگشتیم.

ساعت 20:30 نیز کلیه اعضا برای حضور در کلاس تئوری در سوئیت سرپرست به همراهی دو مربی فرانسوی، به نامهای فرانسوا برنارد و آنتوان کایرول حاضر شده و طی دو ساعت به مرور تکنیک های دیواره نوردی و دیدن عکسهای سفرهای مربیان فرانسوی پرداختیم و در انتها ساعت حرکت در روز بعد برای رفتن به سمت دیواره 7:30 صبح تعیین گردید.

چهارشنبه 27/08/88

طبق قرار از پیش تعیین شده ساعت 7:30 توسط یک دستگاه مینی بوس که در اختیار کلاس بود و چند وسیله شخصی راهی منطقه دربندسر و دیواره سنگسر سل شدیم. حدود نیم ساعت طول کشید تا تیم از کمپ 1 کیلومتر جاده آسفالت و حدود 8 کیلومتر جاده خاکی را طی کند.

از پایین دیواره و کنار جاده به بررسی شکافها و مسیرها پرداختیم. بعد از 20 دقیقه کوه پیمایی و کشیدن کوله های سنگین لوازم فنی به پای دیواره رسیدیم. بعد از رسیدن به بررسی دقیق تر شکافی که از پایین مدنظر داشتم، پرداختم لوازمم را پای مسیر گذاشتم و برای دیدن مسیرهای دیگر اعضا به این طرف و آن طرف دیواره سرک کشیدم.

عباس محمدی و پژمان زعفری در سمت چپ ما شکافی انتخاب کردند و بی درنگ مشغول به صعود شدند. در سمت راست و کمی دورتر دو مربی فرانسوی نیز شکاف خوبی برای صعود پیدا کرده بودند. به اندازه همه کرده ها و تیم های دو / سه نفره شکاف بود و حتی تنوع در انتخاب!

همطناب های من نیز به پیشنهاد مسئول فنی، 2 نفر از سنگنوردان سنگسری به نامهای محمد مخمس و فرید رضائیان بودند. با کمبود لوازم فنی و تمرین کم سنگنوردی، یکی از مسیرهای سخت را شروع به صعود کردم و بعد از حدود 20 – 15 متر صعود، یکی از ابزارهایم در رفت و با پاندولی 7 متری بر روی ابزار بعدی (ترای کم شماره 5/0) متوقف شدم. به پایین برگشتم که ناگهان وحید طهوری که در 3-4 متر سمت راست ما در حال گشایش مسیر و در حمایت علی کریمی بود، پاندول شد، میانی اولش که یک کیل ریز بود درآمد، میانی دوم که یک منقار سنگی بود و از زمین خوردنش با آن شدت جلوگیری کرد به ناگهان شکسته شد، علی هم که برای دینامیک کردن حمایت مقداری به بالا پریده بود سنگی حدود 500 کیلو به سرش اصابت کرد و او را واژگون کرد. حتم دارم اگر علی روی زمین بود له می شد! وحید هم که ابزارهای پایین ترش را در شکاف همان سنگ گذاشته بود در رفت و بر روی زمین افتاد.

همه به سمت آن دو شتافتیم که متوجه شدیم آسیب جدی ندیدند، انگشت های علی زخم شد و گردنش درد گرفته بود، وحید نیز تاندون مچ پایش کشیده شد. کاری به آن صورت انجام نشد و در هوای خیلی سرد در ساعت 16:00 گشایش را نیمه کاره رها کرده و به پایین برگشتیم.

در این روز، سه مسیر به اتمام رسید، 1- مسیر قاجر (دیواره نوردان گروه قاجر – قروه با درجه سختی 9/5)، 2- مسیر کلما (دیواره نوردان خرم آباد با درجه سختی 9/5) و 3- مسیر سکانس فتو (دیواره نوردان و مربیان فرانسوی با درجه سختی b 10/5)

شب نیز حدود ساعت 20:45 جلسه فنی و آموزشی به صورت تئوری در سوئیت سرپرست برگزار شد. بن و آنتوان مطالب مفیدی را در راستای بهتر صعود کردن اعضای کلاس ایراد کردند و زحمت ترجمه صحبت هایشان را آقای محمد تقی بهره ور می کشید؛ اگرچه ایشان بر خلاف مربیان فرانسوی اخلاق تند و رکی داشتند، اما نبودشان را نمی شد تحمل کرد!

اعضایی که مسیرهایشان تمام شده بود، گزارش صعود خود را دادند. بن و آنتوان نیز بعد از گزارش صعود خود گفتند که دو مسیر منطقی و خوب روی این دیواره بود که احتیاج به فکر و آینده نگری داشت: 1- مسیری که خودشان گشایش کردند و 2-مسیری که من انتخاب کرده بودم و ضمن آن از من خواستند که اجازه دهم فردا روی مسیر کار کنند. علیرغم میل باطنیم پذیرفتم.

هوا نیز که از صبح در حال بارش برف بود در آخر شب و در ارتفاع پایین کمپ به باران مبدل شده بود و تا صبح بارید.

پنجشنبه 28/08/88

طبق صبحت شب قبل، قرار حرکت ساعت 7:30 بود اما به دلیل بارش باران، رفتن به تعویق افتاد. افراد احضار شدند و روی نرده یکی از پنجره ها مشغول آموزش و نصب پرتالج شدیم. در این حین یکسری از اعضای جدید نیز به کلاس اضافه شدند. تا حدود ساعت 9:30 که هوا بهتر شد، در هوای آزاد به تبادل تجربیات مشغول بودیم.

بعد از آن به سمت دیواره سنگسرسل به راه افتادیم. در پای دیواره با پیشنهاد خوب آقای بن و آنتوان روبرو شدم. از من خواستند که با آنها بر روی ادامه مسیر کار کنم. با کمال میل پذیرفتم و آنتوان دو طنابه شروع به صعود اولین طول کرد. چند متر بعد از آخرین نقطه ای که من در روز قبل رسیده بودم، کارگاه زد. من و بن هم به فاصله کمی و هر یک روی یک طناب نیز استارت صعود خود را زدیم.

هر دو تقریبا هم زمان به کارگاه اولی که آنتوان زده بود رسیدیم. درجه سختی آن 10/5 بود اما مسیر
ابزار خور مناسبی نداشت. طول این مسیر 41 متر شد.

طول 2 را نیز مجدد آنتوان شروع کرد و با گذشتن از یک سه جاف 30 متری و کمی بالاتر از آن یک کارگاه خوب و راحت دایر کرد و همانند طول اول من و بن به کارگاه دوم رسیدیم.

در این طول دیگر استرس طول اول را نداشتم و راحت صعود می کردم. این طول نیز 43 متر شد.

طول 3 را نیز آنتوان سر طناب رفت. 45 متر و با درجه سختی 9/5

بن طول 4 را سر طناب شروع کرد. درجه سختی که برای این طول دادند bc 10/5 بود. بعد از گذشتن از یک شکاف بزرگ که به راست و بالا می رفت و عبور از یک کلاهک کوچک، کارگاه خود را در یک تاقچه کوچک زد. در این فاصله با آنتوان در مورد تکنیک های صعود و شیوه کارگاه زدن های مطمئن در گشایش مسیر صحبت کردیم و طبق معمول و این دفعه با آنتوان به طور همزمان این طول را گذراندیم. بن در کارگاه نمی دانم چه می کرد که فراموش می کرد طناب مرا جمع کند! و در واقع فهمیدم که آنتوان خیلی خوب حمایت ته طناب را انجام می داد.

بن کارگاه طول 5 را روی تنه یک درخت در وسط دیواره زده بود. این طول حدود 47 متر و با درجه سختی c 10/5 بود و مانند طول اول ابزار خور خوبی نداشت و کمی بیشتر طول کشید.

بن طول ششم را بعد از گدراندن یک کراکس 9/5 در یک شیب حدود 75 درجه تا خط الراس انتهای دیواره ادامه داد. در طی کل مسیر هر کس در ته طناب موظف به جمع کردن ابزارها روی طناب خود بود.

فرندی که بر روی طناب من بود، گیر کرده و کمی وقت مرا گفت. ساعت 15:25 دقیقه هر سه در انتهای دیواره یکدیگر را در آغوش گرفتیم. بدین ترتیب تیم سه نفره ما در حدود 5/4 ساعت 6 طول طناب به متراژ حدود 220 متر گشایش کرده بود. این دو مربی در طی مسیر از ابتدا تمام نکاتی که به نظرشان مناسب بود به من گوشزد می کردند و این برای من خیلی خوب بود.

آنتوان گفت که می خواهیم به دو دلیل به تو جایزه بدهیم یکی به خاطر انتخاب مسیر و دوم به خاطر اینکه هنگام صعود باری بر روی دوش ما نگذاشتی. او گفت اسم این مسیر را "افشین" می گذاریم. با کمی تعارف بازی ایرانی از آنها تشکر کردم و راه بازگشت را از مسیر روز قبلشان و کارگاههای فرود آن در پیش گرفتیم و ساعت 16:05 به پایین برگشتیم.

از این صعود می توانم بعنوان یکی از بهترین خاطرات سنگنوردی و دیواره نوردی خود یاد کنم.

شب را نیز طبق معمول در سوئیت سرپرست بعد از دیدن فیلم پیمایش قطب به جلسه و کلاس آموزشی نشستیم. یکی از بحث های آن شب در مورد نحوه درجه سختی دادن مسیرهای سنگنوردی و دیواره نوردی بود. مربیان فرانسوی ما اعتقاد داشتند که سر طناب در گشایش مسیر و زدن ابزار میانی نمی تواند درجه سختی درستی بدهد و آن به دلیل استرسی است که دارد و نفر ته طناب باید درجه درست را بدهد و تقریباً همه تعجب کردیم.

جمعه 29/0/88

این روز بعد از گرفتن یک دوش مختصر و خوردن یک املت جانانه که عباس و پژمان زحمت آن را کشیده بودند، به سرعت و البته با کمی تأخیر سوار مینی بوس شدیم.

هوا بر خلاف دو روز قبل صاف و آفتابی بود. اما من به دلیل آسیب دیدگی یکی از انگشتان دستم نتوانستم کاری انجام دهم، اما سایر دوستان روی مسیرهای یکدیگر تلاش هایی کردند و چند مسیر اسپرت هم رول کوبی شد.

در این روز میهمانهای زیادی همچون عباس محمدی (رئیس هیئت انجمن کوهنوردان ایران)، کاظم فریدیان، افشین یوسفی، محمد حاج ابوالفتح، مصطفی شکرآبی و پژمان معلم زبان فرانسوی انجمن کوهنوردان و سنگنوردان و مسئولین هیئت کوهنوردی و انجمن کوهنوردان سمنان و سنگسر

بعد از بازگشت از دیواره و صرف نهار، سوئیت ها را تحویل دادیم و برای مراسم اختتامیه راهی مرکز شهر سنگسر و سالن سینمای فجر شدیم.

مراسم با تلاوت قرآن، خواندن سرود ملی ایران و سرود ملی فرانسه آغاز و بعد از گزارش مسیرهای گشایش یافته توسط سرپرست و ارائه گزارش برنامه های انجام شده توسط آنتوان و بن در سراسر دنیا و قطب شمال و جنوب و همچنین تقدیر و تشکر از بانیان این مهم و سخنرانی تنی چند از آنها و نیز گشایندگان مسیرها خاتمه یافت.


به نقل از وبلاگ علم کوه - افشین رمضانی http://bigwall-k2.blogfa.com/


هیچ نظری موجود نیست: