استرس و هیجان در شب آخر به حدی بود
که نتوانسته بودیم به درستی استراحت کنیم ، البته چند روز قبل و از طریق سایت های اینترنتی متوجه شدیم که لوازم ورزشی به طور رایگان توسط هواپیما حمل می شود (صد البته هر شرکت هوایی قانون خاص خود را دارد و ممکن است بابت این حمل و نقل هزینه دریافت کند ، کما اینکه از یکی از دوستان ۵۰ دلار بابت حمل دوچرخه گرفته شده بود)
خبر خوبی بود اما هنوز استرس بلیط دو طرفه و متقاعد کردن پلیس مهاجرت که تصمیم گیرنده نهایی جهت ورود به کشور بود را داشتیم . در همان سایت ها خوانده بودیم که می بایست دوچرخه ها در کارتون قرار دهیم ، البته با پرداخت ۵ دلار می توان یک جعبه مقوایی برای حمل دوچرخه در فرودگاه خرید . ما هم مجبور بودیم این کار را در فرودگاه انجام دهیم . وارد قسمت Chek in شدیم . شاید برای بعضی ها این مسائل زیاد سخت به نظر نرسد اما توضیح دادن و متقاعد کردن مسئولین آن هم با یک زبان دیگر بسیار بسیار مشکل است .در فرودگاه به دنبال محل فروش جعبه می گشتیم که مسئولین شرکت هوایی که با آن پرواز داشتیم برایمان کیسه و چسب آوردند و آنها را به طور رایگان در اختیار گذاشتند تا دوچرخه ها را بسته بندی کنیم. از هر مرحله و دری که می گذشتیم یک نفس عمیق می کشیدیم و بعد مرحله بعدی . درست شبیه بازی های کامپیوتری، می توان اعتراف کرد که از هفت خوان رستم گذشتیم. بعد از چندین بار چک کردن ویزا و پاسپورت وارد هواپیما شدیم .....
گزارش سحر و جعفر از سفر با دوچرخه در نشست فروردین انجمن کوه نوردان ایران
چهارشنبه ۲۶ فروردین ۸۸
سالن ورشو
از ۱۷ تا ۲۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر