شنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۷

کاظم فریدیان و عالم غیب


پست پایان ماموریت نظرهایی را در پی داشت که نکاتی در مورد آنها مینویسم.


کاظم فریدیان برایم نوشت که:

سلام عباس
با اون مقاله علمی که راجع به هیجان خواهی نوشته بودی فکر می کردم حداقل در حد کپی پیست کردن برای سرک کشیدن به چهار تا مطلب حتا بی ربط، وقت میذاری!!
ولی با این پست ات معلوم شد که تو هم یکی از خیل صاحبان علم غیبی.
آخه از کجا فهمیدی نارون آرا تو کار سد سازیه؟!!

کدوم میدان! که ما با هم درش وارد شدیم؟!! می شه محدوده این میدان رو مشخص کنی؟

اول بگم که صورت متعجب بالا کاظم است ، و بعد میخواهم این نکته را یادآور شوم که پست هیجان خواهی کپی پیست نبود و در موردش بسیار مطالعه و مشاوره شده است و موضوع سد و نارون آرا هم هیچ نیازی به ارتباط با عالم غیب ندارد و کافی است به سایت نارون آرا مراجعه کنید و روی Energy & Environment کلیک کند و بعد هم روی Dams تا مطالعه مفصل در مورد این بخش فعالیت نارون آرا داشته باشیم، اما

اما ی ما اینست که من این سوال را از عباس محمدی پرسیدم که سدسازان را از قماش بساز و بفروش ها میداند و خودم با سد ساختن سدسازها مشکلی ندارم و بویژه حمایت شرکت نارون آرا از یک تیم کوه نورد برایم بسیار با ارزش و قابل ستایش است.

و میدانی که از آن گفته ایم میدانی است که در آن با شوخی و طنز و هزل منتقدان را بر سر جای خود می نشانند و اگر باز هم پای خود را از گلیمی که برایش تعریف کرده اند درازتر کرد ، آنگاه او را ادب میکنند ، به روشی دبیر گونه ، آن هم چه دبیری ؟ دبیری جشنواره گزارش های کوه نوردی ، اون هم سومین دوره.

خوب اگر پای کسی گنده باشه و توی گلیمش جا نشه چه باید کرد؟


هیچ نظری موجود نیست: