یکشنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۶

پای خیس



پانزدهم خرداد 86 برای صعود به پیرزن کلوم و مهرچال به روستای امامه عزیمت کردیم و در ادامه مسیر و در نزدیکی دشت مهرچال جایی که برای صبحانه و استراحت قرار بود توقف کنیم ناگهان از روی یک سنگ سر خوردم و به درون رودخانه تا زانو فرو رفتم و خوب طبیعی است که هر دو پا کاملا خیس شدند.
در طول زمان خوردن صبحانه سعی کردم تا کفش هارا تا جای ممکن به کمک روزنامه خشک کنم و با پوشیدن جوراب اظافه که همراه داشتم به مسیر ادامه دادم ولی پاهای من از کفش های نه چندان خشک رطوبت دریافت میکردند و مسیر بازگشت برای من تبدیل به شکنجه شده بود و فکر میکردم که ریگ و سنگ ریزه در کفشم رفته ، چند باری کفش ها را درآورده و وارسی کردم و چیزی دستگیرم نشد.



آن شب با رسیدن به خانه و زیر دوش متوجه نفوذ آب به پوست کف پا و متورم شدن آن شدم ، اتفاقی که برای اولین بار برایم افتاده بود،،
اصطلاح پیر شدن دست را شنیده اید؟
این برمیگرده به اقامت طولانی در حمام که مال سال های نسبتا دور است

تصور اینکه اگر در فصل سرد بودیم و یا اگر کوه پیمایی بیشتر ادامه داشت با آن شرایط چه مشکلی برای خود و همراهانم بوجود می آوردم تنم را میلرزاند.


د

هیچ نظری موجود نیست: