یکشنبه، بهمن ۰۸، ۱۳۸۵

سلام


برف نو! برف نو! سلام، سلام
بنشين، خوش نشسته‌ای بر بام

پاكی آوردی ای اميد سپيد
همه آلودگي‌ست اين ايام

راه شومی‌ست می زند مطرب
تلخواری‌ست می چكد در جام

اشكواری‌ست می چشد لبخند
ننگواري‌ست می تراشد نام

شنبه چون جمعه پار چون پیرار
نقش همرنگ میزند رسام

مرغ شادی به دامگاه آمد
به زمانی كه برگسيخته دام

ره به هموار جای دشت افتاد
ای دريغا كه برنيايد گام

تشنه آنجا به خاک مرگ نشست
کآتش از آب میکند پیغام

کام ما حاصل آن زمان آمد
که طمع برگرفته‌ایم از کام

خامسوزيم الغرض بدرود
تو فرود آی برف تازه سلام



هیچ نظری موجود نیست: