شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۸

نوروز آمد!

سال نو و نوروز را به همه تبریک میگم

امیدوار بودم که امسال آرزوی پارسالی رو نکنم ولی باز هم باید بگم که

ای کاش آدمی وطنش را
هم چون بنفشه ها،
می شد با خود ببرد هر کجا که خواست!


در روزهای آخر اسفند

در نیمروز روشن

در روشنایی باران

در آفتاب پاک

وقتی بنفشه ها را
با برگ و ریشه و پیوند و خاک
در جعبه های کوچک چوبین جای میدهند
جوی هزار زمزمه درد و انتظار

در سینه می خروشد و بر گونه ها روان

ای کاش آدمی وطنش را
هم چون بنفشه ها،
می شد با خود ببرد هر کجا که خواست!

هیچ نظری موجود نیست: