روز جمعه ۲۱/۱/۸۸ به قله آبک صعود کردیم
برای من این قله خاطره های دوران دانشجویی را به یاد میاره، سال ۵۵، خوب تو اون روزها خیلی جاها رفتیم، ولی بعضی از این سفرها با بقیه کمی فرق دارند مثل چین کلاغ برای زمستون اون سال و توده کتاب های ریز چاپ ممنوعه ای که روی قله پیدا کردیم. آبک هم به جز یادآوری اون سال ها، برای این که سرپرست موقع برگشتن ما رو به اشتباه از قسمت سنگی پایین آورد و روشنایی اون روز جمعه آخرای پاییز خیلی منتظر ما نموند تا از کوه پایین بیایم و ما توی تاریکی میومدیم، چراغ پیشونی هم در کار نبود و تنها دنبال نورهای ضعیفی بودیم که این طرف و اون طرف میدیدیم. آخرش هم به روته نرسیدیم و سر از میگون درآوردیم.
حدود ۹ شب تو میگون ناهار و شام رو با هم خوردیم و پای پیاده راه افتادیم توی جاده ای که یه دونه ماشین ازش رد نمی شد! یک ساعتی پیاده می اومدیم که یه رنج روور رسید که یه آقا و خانم که از اسکی برمی گشتند توش بودن، ما تا تونستیم تو ماشین سوار شدیم، ۱۸، ۱۹ نفر بودیم، ۷، ۸ نفرمون دیگه جا نشدن و پیاده ادامه دادند.
خوب حالا جمعه ۸۸/۱/۲۱
قرار ۰۶۰۰ فلکه ۴ تهران پارس
حرکت از روته ۰۷۰۰
صبحانه ۰۹۳۸ در ارتفاع ۲۹۰۰ متری
سرکچال ها در امتداد شمال دیده می شدند
در ادامه حرکت تصمیم بر این شد که قله را از راه دهلیز زیر آن صعود کنیم، صعود از دهلیز با توجه به برف تازه ای که باریده بود، خیلی سخت نبود ولی در یک گلوگاه به دلیل یخ زدگی سنگ ها و شیب زیاد مسیر ناچار به استفاده از طناب انفرادی و حمایت افراد شدیم و البته عبور از این قسمت یک ساعتی وقت گرفت.
ساعت ۱۴۰۰ از این قیف خارج شدیم و درست زیر قله بودیم، تا ۱۴۳۰ و ارتفاع ۳۴۴۵ متر بالا رفتیم و با توجه به شروع بارش برف و احتمال درگیری با هوای بد تصمیم به بازگشت گرفتیم در حالی که کمتر از ۵۰ متر تا قله فاصله داشتیم.
مسیر بازگشت را از روی یال پایین آمدیم و ساعت ۱۷۵۰ پای ماشین ها رسیدیم و ناهار را خوردیم.
رفقای این برنامه:
مسلم زمانی نژاد، فریدون عشقی، مهدی کاسبیان، مهری مهربانی، وجید افشارمنش(سرپرست)، فایزه باقرزاده و عباس ثابتیان
پ ن
پیشبینی سایت Accuweather.com و freemeteo.com مانند همیشه دقیق بود و هوای آفتاب و ابر و بدون بارش تا انتهای روز همراه ما بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر