نام جلیل کتیبه ای ( متولد ۵ بهمن ۱۳۰۰ ) با تاریخ کوه نوردی نوین ایران در هم آمیخته است . او از ۱۳۲۴ به شکلی جدی کوه نوردی را شروع کرد ، و در چند سال ، تعدادی از شاخص ترین کارهای دوره ی آغازین کوه نوردی فنی ایران را به انجام رساند . اما یک حادثه ی رانندگی ( در راه رسیدن به دماوند ) به تاریخ ۲۲/۹/۱۳۳۰ آرزوی دست یابی به قله های بلند را در دل او به یاس بدل کرد . با این وچود ، کتیبه ای پیوند خود را با کوهستان قطع نکرد و با نوشتن درباره ی کوه ها و برقراری رابطه ی عمیق ، پیوسته و هم دلانه با جامعه ی کوه نوردی کشور ( و خارج از کشور ) کوشید تا عطش عشق خود به کوه را ارضا کند . در زیر ، خلاصه ای از فعالیت های او را که با استفاده از فصل نامه ی کوه شماره ی ۴۰ ، نوشته های خود استاد ، تاریخ کوه نوردی ایران تالیف داود محمدی فر و محمدعلی ابراهیمی ، و منابع دیگر تهیه شده است ، می خوانید:
در پنجم بهمن ۱۳۰۰ در تهران به دنیا آمد.
از دوره ی دبستان به کتاب و ادبیات و هنر علاقه پیدا کرد و و در نوجوانی با مطبوعات انس گرفت.
از چهارده سالگی به ورزش و تکاپوهای ورزشی روی آورد و و رفته رفته به انواع ورزش ها ، از باستانی گرفته تا شنا و دوچرخه سواری و مشت زنی و وزنه برداری و پرورش اندام و ژیمناستیک و ... کوه نوردی پرداخت.
در پانزده سالگی از راه مطبوعات با دماوند و علم کوه و صعود به آن ها آشنا شد و همان ها بودند که در قلب و مغزش اثرهای نافذی نسبت به کوهستان و کوه نوردی به وجود آوردند.
در سال 1324 ، پس از یک بیماری قلبی ، توانست نخستین کوه بلند خود را صعود کند.
در سال 1325 ، نخستین صعود زمستانی قله ( توچال ) را انجام داد و در سال بعد نخستین صعود شبانه به همین کوه را اجرا کرد.
در آغاز بهار 1327 ، به همراه دوستانش عزت الله شهیدا و هوشنگ محیط ، دو صعود زمستانی – بهاری را به ثمر رستنمد : کوه سروه ی ملایر در سوم فروردین ، و الوند همدان در هفتم فروردین که سه تن از کوه نوردان همدان ( شریفی ، سیدین ، ... ) نیز همراه شان بودئند .
از همین سال ، تمرین های سنگ نوردی با ابزار فنی را در بندیخچال ( توچال ) شروع کرد و سپس نکته های این روش نوین را در مجله های ورزشی منتشر ساخت.
در مهر ماه 1328 به همراه محمد کاظم گیلان پور و محمد علی پرویزی ، دو کار مهم در منطقه ی علم کوه به انجام رساند : صعود به قله ی شاخک ( که می پنداشتند بلندترین قله ی منطقه است ) از مسیر صعود نشده ی گردنه ی سیاه سنگ ؛ و صعود قله ی تخت سلیمان از مسیری که گیلان پور ( در دفتر یادبودی که اکنون در باشگاه دماوند است ) آن را « تیغه ی شمالی » نامیده است . ورود به منطقه ی علم کوه از سمت شمال این قله ، از این تاریخ مورد توجه کوه نوردان ایرانی قرار گرفت .
در سال 1329 می بایست با گیلان پور و پرویزی به مدرسه ی کوه نوردی و اسکی شامونی ( فرانسه ) فرستاده می شد ، اما به عللی در این برنامه شرکت نکرد . در تابستان همین سال ، نخستین صعود بانوان ایرانی ( عصمت قاضی ، فرخ کوهکن ، نصرت کوهکن ) به قله ی دماوند از مسیر شمال شرقی را سرپرستی کرد . همچنین ، همین خانم ها به سرپرستی او به قله ی علم کوه ( از مسیر جنوبی ) و به قله ی پراو سفید در منطقه ی زردکوه صعود کردند
سال 1330 : نخستین صعود تکی به دماوند از راه تخت فریدون ؛ نخستین نوردش یک تیغه ی بلند سنگی در ایران ( تیغه ی جنوب شرقی هفت تنان زردکوه ، همراه با خلیل عباسی و هوشنگ محیط ) ؛ نخستین صعود مستند به بلندترین قله ی دنا (قاش مستان ) ( تکی ) ؛ نخستین صعود مستقل و دیواره ای ایرانی ( دیواره ی شمالی شاخک ، به همراه محمد علی تفرشی ) . صعود دیواره ی شاخک را که تا چند دهه بعد تکرار نشد ، می توان سرآغاز کار دیواره نوردی در ایران دانست .
در 22/9/1330 همراه با گیلان پور ، هوشنگ محیط و ابراهیم صدری با هدف صعود دماوند راهی رینه بود که در نزدیکی آبعلی ، خودروی جیپ آنان دچار حادثه شد و پای راست وی از 8 جا شکست . بیش از یک سال بستری شد ، و زخم های او تا سال 37 بهبود نیافتند ، و سرانجام ( گویا در اوایل دهه ی 50 ) پزشکان این پا را از بالای زانو قطع کردند . با این حال ، کتیبه ای با همان پای آسیب دیده ، در سال 1340 طی یک برنامه ی شش هفته ای به بررسی و مطالعه ی کوه های آلپ در پنج کشور اروپایی پرداخت.
کتیبه ای از سال 1327 در فدراسیون های کوه نوردی پیش از انقلاب ، سمت های عضو هیات مدیره ، مشاور عالی ، و معاون داشته است اما پیشنهاد ریاست بر فدراسیون را یک بار در سال 1335 و بار دیگر ، پس از انقلاب نپذیرفته و گفته است که « با وضع بدنی ای که دارد نمی تواند آن طور که لازم است در خدمت کوه نوردان باشد » . او طرح هایی برای تشکیل « انجمن پیشگامان کوه نوردی » در دوران پیش از انقلاب ، و طرحی برای تشکیل « آکادمی ملی کوه نوردی » ( فصل نامه ی کوه 27 ) ارایه داده است ( در بخش اخبار فصل نامه ی کوه 52- پاییز 87 – آمده بود که با استفاده از رهنمود استاد کتیبه ای ، به زودی در دانشگاه آزاد واحد دزفول ، آکادمی کوه نوردی راه اندازی خواهد شد ). طرح برگزاری کنگره های کوه نوردی ایران هم از او بود که نخستین آن در اول فروردین سال 1335 ( در زمان ریاست محمد خاکبیز بر فدراسیون کوه نوردی ) در شیراز افتتاح شد . طراحی پوستر این کنگره ( نخستین پوستر کوه نوردی ایران ) و طراحی یکی از آرم های فدراسیون نیز از کتیبه ای بوده است .
با وجود کارنامه ی کوه نوردی پرباری که در بالا به آن اشاره شد ، وجهی از شخصیت کتیبه ای که او را در میان تمامی کوه نوردان ایرانی ممتاز ساخته ، چهره ی کوه نویسی او است ؛ کتیبه ای ، در مدت چند دهه به تنهایی نقش نویسنده ی مطالب فنی ، معرف کوه های ایران به کوه نوردان ایرانی و خارجی ، مترجم گزارش های خارجی ، وقایع نگار رویدادهای کوه نوردی کشور ، مدیر مجله ی کوه نورد و کوهستان ( 1346 -1342 )، مدیر مجله های تربیت بدنی و پیشاهنگی ، و مفسر و فرهنگ ساز کوه نوردی را داشته است . او همچنین از از حدود بیست و دو سال پیش همکار مجله های کوه نوردی آلمان Alpinismus و Bergsteiger ، و از سال 1374 همکار مجله ی کوه بوده است . سلسله مقاله های او در مجله ی کوه با عنوان « کوه نوردی نوین در ایران » که طی چند سال در این فصل نامه چاپ شد ، نخستین حرکت جدی برای تدوین تاریخ کوه نوردی ایران – و منبع مهم کارهای بعدی در این زمینه – بود . به علاوه ، هر شخص دیگری هم که از او درخواست مقاله کرده باشد ، بی نصیب نمانده و بسیاری از گاهنامه ها و بولتن های کشور ، از مطالب او بهره مند شده اند .
مطابق برآوردی که خود استاد داشته ، شمار مقاله هایش بیش از 2500 ( چاپ شده در بیش از 35 نشریه )، شمار نامه هایش ( که تقریبا همگی مربوط به کوه نوردی هستند ) بیش از 4500 ، و مجموع نوشته هایش در حدود 13000 صفحه است . از کتیبه ای چند کتاب هم چاپ شده است : الفبای کوه نوردی ، کوه ها و آدم ها ، آخرین صعود ، یک کوه و یک مرد و ... . نکته ی مهم این که کتیبه ای در عین پرکاری ، گزیده گوی بوده و هیچ گاه به حاشیه نرفته و زیاده گویی نکرده است . همچنین ، وسواسی ستودنی در پاکیزه نویسی ، رعایت دستور زبان ، و رعایت نقطه گذاری درست داشته است .
کتیبه ای از نخستین کسانی است که در مباحث آموزشی خود به موضوع حفاظت کوهستان اشاره کرده است . در این جا ، چند جمله از کتاب الفبای کوه نوردی او نقل می کنیم : « در کوهستان ، گل ها و گیاهان را بگذارید در جای خود باقی بمانند ، سبز تر و زیبا تر بشوند و رشد کنند . زندگی آن ها نیز مانند زندگی شما ، با ارزش است . » و « درباره ی حیوان هایی که در کوهستان با آن ها برخورد می کنید ، بیندیشید و زیبایی ها یشان را تحسین کنید. فکر بکنید که آن ها نیز چون شما ، روح و اعصاب دارند ، آن ها نیز به زندگی شان علاقمند هستند ... و آن ها نیز می توانند شما را دوست داشته باشند ، اگر شما آن ها را دوست بدارید. » درباره ی ارزش سلسله مقاله های کتیبه ای با عنوان « کوه نوردی نوین در ایران » ، مقاله ای از عباس محمدی در فصل نامه ی کوه شماره ی 19 ( تابستان 79 ) با عنوان « در نکوداشت استاد جلیل کتیبه ای» چاپ شده است
نوشته :عباس محمدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر