نویسنده این مطلب مهری جعفری وکیل پایه یک دادگستری و از کوهنوردان با تجربه است که امسال قله خان تنگری را صعود کرد. مهری جعفری نویسنده کتاب قانون در کوهستان است که قبلا در این وبلاگ نیز معرفی شد.
مهری جعفری پس از فیلتر شدن وبلاگ قبلی (بی هیچ ترسی از جاذبه زمین ) به این آدرس جدید آمده است . خوشحالیم که او دوباره وبلاگ نویسی را آغاز کرده است.
http://www.mj.gomaneh.com
«در صفحه زندگي تماشاچي محض وجود ندارد.»
-فرانسيس بيكن-
طرح یک سوال: اگر يك فرد در زمان انجام یک مسئوليت، از قبيل راهنمايي تيم يا تهيه تداركات برنامه، تصميم اشتباهي اتخاذ كند يا عمل اشتباهي مرتكب شود و عامل بروز يك حادثه منجر به صدمات جاني باشد چه مسئوليتي از لحاظ قانوني متوجه او ميشود؟
قبل از وارد شدن به بحث، لازم ميدانم يادآوري كنم كه اصولا وقتي از مسئوليتها صحبت ميكنيم و بهويژه مسئوليتهاي كيفري، ممكن است اين مقوله موجب ترسانده شدن افراد از قبول مسئوليت در تيم گردد در حاليكه بايد يادآوري كنيم كه در انجام كارهايي مثل رانندگي هم هر آن احتمال بروز حادثه و درنتيجه ايجاد مسئوليت كيفري وجود دارد و اين امر مانع از رغبت افراد به انجام آن كارها نميشود، برعكس آگاهي از قوانين به ما اعتماد بهنفس بيشتري براي حركت ميدهد.
و اصولا ما دوست داريم و نيازمند آن هستيم كه بدانيم با قبول يك سمت در يك برنامه كوهنوردي، دامنه مسئوليت ما تا كجا كشيده ميشود؟
اما براي رسيدن به پاسخ اين سوال قادر به ارايه يك جواب كلي و قطعي نيستيم. چرا كه بررسي مسئوليت كيفري افراد در يك حادثه نياز به بررسي ميزان تاثير او در شكلگيري آن حادثه دارد.
طبق قانون مجازات اسلامي خسارات ناشي از يك حادثه ورزشي جرم محسوب نميشود به شرط اينكه اين حادثه ناشي از تخلف از مقررات آن ورزش نباشد. (بند سوم ماده 59)
در اينجا يك مساله مهم مطرح ميشود. اين كه چگونه ميتوانيم عملكرد يك عضو تيم را خارج از مقررات ورزش كوهنوردي تلقي كنيم در حاليكه در اين ورزش نسبت به ورزشهاي ديگر كمتر امكان تدوين مقررات معين و خاص وجود دارد.
1- حوادثي كه با دخالت مستقيم يك فرد در لحظه وقوع آن حادثه، اتفاق افتاده باشد. بهنحوي كه اگر آن فرد آن عمل را بهطور مستقيم و در آن لحظه مرتكب نميشد آن حادثه نيز به وقوع نميپيوست.
اين دسته از حوادث از لحاظ ميزان مسئوليت افراد در ارتكاب عمل، خود به دو گروه تقسيم ميشوند:
الف- حوادثي كه با دخالت مستقيم فرد در لحظه حادثه و در اثر قصور و تخلف او از مقررات ورزشي به وقوع پيوستهاند.
ب- حوادثي كه با دخالت مستقيم فرد در لحظه حادثه و بدون قصور و تخلف او از مقررات ورزشي به وقوع پيوستهاند.
به عنوان مثال يك نفر حمايتكننده با بيدقتي خود موجب سقوط نفر صعودكننده خود ميشود. يعني سقوط نفر ارتباط مستقيم با عمل حمايتكننده دارد.
از آنجايي كه وي با تخطي از مقررات ورزش كوهنوردي كه دقت در حمايت و رعايت اصول آن است و بهطور مستقيم موجب حادثه شده، مجرم شناخته ميشود.
در مقابل اگر حمايتكننده در اثر سقوط سنگ يا هر عامل بيروني ديگر، حمايت را بدون اراده خود رها كند به علت بيتقصيري در وقوع حادثه، مسئوليتي هم متوجه او نيست.
با اندك بررسي حوادثي كه ناشي از عملكرد مستقيم افراد در لحظه وقوع حادثه است پي ميبريم كه در اكثر آنها قصور از مقررات ورزشي موجب حادثه ميشود.
2-حوادثي كه با دخالت غيرمستقيم يك فرد اتفاق افتاده باشد.
كه اين دسته از حوادث نيز مثل دسته اول خود به دو گروه تقسيم ميشوند:
الف- حوادثي كه با دخالت غيرمستقيم يك فرد و در اثر تخلف او از مقررات اتفاق افتاده باشد.
ب- حوادثي كه با دخالت غيرمستقيم يك فرد و بدون تخلف او از مقررات اتفاق افتاده باشد.
به عنوان مثال، راهنماي يك تيم، مسير مشكلي را براي حركت انتخاب كند كه در حد توان نفرات آن تيم نباشد و موجب سقوط و حادثهديدگي آنها گردد.
اين تصميم راهنما در انتخاب مسير، هرچند عامل مستقيم در لحظه سقوط افراد تيم نيست اما به علت ارتباط سببيتي كه با حادثه دارد و به علت تاثير آن در وقوع حادثه، مورد بررسي قرار گرفته و با احراز اين امر كه راهنما از مقررات ورزش كوهنوردي در رابطه با مسئوليت محوله تخطي كرده مجرم شناخته ميشود.
اما در حوادثي كه با دخالت غيرمستقيم يك فرد و بدون قصور او اتفاق افتاده باشد مسئوليتي متوجه آن فرد نخواهد بود.
يعني در مثال بالا، اگر راهنما، تيم را از مسيري عبور دهد كه نسبت به توان ضعيفترين عضو گروه راحت و قابل عبور باشد، اما فردي از افراد تيم در اثر سهلانگاري خودش، سقوط كند مسئوليتي متوجه راهنما نخواهد بود.
لازم به يادآوري است كه چون در اين نوع از حوادث، رابطه مستقيمي بين فرد و آن حادثه در لحظه وقوع آنها وجود ندارد نسبت دادن مسئوليت به او و اثبات تقصير به بررسي بيشتري نيازمند است.
براي نمونه، در مثالي كه زده شد حادثهديدگان يا بازماندگان آنها، بايد ثابت كنند كه مسير بهقدري صعبالعبور بوده كه موجب سقوط شود يا نفر يا نفرات تيم به نحو آشكاري ضعيف بودهاند و راهنما علم كافي به اين ضعف آشكار آنها داشته و ميدانسته كه عليرغم قابل عبور بودن مسير آنها توان كافي براي صعود آن را ندارند. اگر آنها نتوانند چنين موضوعي را اثبات كنند نميتوان تقصير را متوجه راهنما - كه در اين حادثه دخالت غيرمستقيمي هم دارد- كرد.
شايد بتوان گفت كه در سالهاي اخير اكثر اتهاماتي كه به افراد پس از حوادث كوهنوردي وارد شده، در اين دسته اخير يعني دخالت غيرمستقيم قابل تقسيمبندي هستند. از اين لحاظ ميبينم اثبات مجرميت يا برائت آنها از اتهام وارده امري بسيار پيچيده بوده است.
به همين دليل از اين شماره به بعد سعي خواهيم كرد كه راجع به اينگونه از حوادث و عاملان آنها بيشتر بحث كنيم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر