یکشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۶

دوشاخ - پلنگ چال - ایستگاه هفت

روز جمعه 16 شهریور86
حرکت از پارکینگ د رکه ساعت 5 صبح
یک چایی نبات در قهوه خانه و ادامه مسیر به سمت دره کارا
کنار اتاقک آجری صبحانه را خوردیم و قسمت سنگی مسیر راهم طی کرده و به گردنه رسیدیم
سر گردنه یک توقف کوتاه و حرکت به سمت دوشاخ، عبور از قسمت سنگی آخر مسیر و ساعت 10 روی قله بودیم
و ارتفاع 3041 مترN35 51.019 E51 21.535
روی قله کلی نشستیم و گره تمرین کردیم و یک کمی هم دودل بودیم که به سمت پلنگ چال بریم یا نه و بعد گفتیم که برنامه را طبق قرار باید اجرا کنیم - اراده اراده استالینی
جای شما خالی راه افتادیم و وای که چه مسیری ، چه بکر ، چه زیبا و چه طولانی
خط الراس را با فراز ها و فرودهایش تا روی پلنگ چال رفتیم

یاد سالهای دور زمانی که اولین بار پلنگ چال را صعود کردم و تماشای امامزاده داوود از آن بالا در من زنده شد، درست 31 سال پیش
1355 بود و رفقای اون برنامه را هم به یاد میارم، یک روز 5 شنیه تابستونی که
تیم پایین تر از گردنه ماند و من و سعید تا قله رفتیم


و ارتفاع 3489 مترN35 52.960 E51 21.920
ساعت 3 روی شتر گردنه و نزدیک جاده هزارچم نشستیم و میوه ای خوردیم و بعد دوباره راه پیمایی پایان ناپذیر تا اسیتگاه 7 تله کابین - بدجوری خسته بودیم و ادرارمان شیطانی شده بود
ادرار شیطانی یا زرد رنگ بهترین نشانه کم آبی است - آن را مهم بدانید - اینو یکی که از سر 4 راه رد میشد میگفت
امیدمان آن بود که تله کابین باز باشد
5/5 به ایستگاه 7 رسیدیم و تله کابین خاموش و سرد بود
5 نفر دیگه از آهار به توچال رسیده بودند و حال یکی از آنها خیلی بد بود- با نگهبان ایستگاه کمی صحبت کردیم که تله را روشن کنند و تلفنی با یکی از مسـَولین که تقاضای 400000 تومان کرد
از مشاجره طولانی با این بنده مخلص خدا و خادم نظام چیزی نمیگم
فکر می کنید آخرش به کجا کشید؟
راه پیمایی به سمت پایین آغاز شد
ایستگاه 2 رستوران باز بود و نفری یک کوکای تگری توی قوطی و چه حالی داد
خونه؟ 10 شب بود که انگار دیگه رسیدم
رفقای این برنامه
عباس ثابتیان - مهدی کاسبیان - کاوه کاسبیان - فربدون عشقی - مسلم زمانی نژاد

هیچ نظری موجود نیست: